دل به فراغت مسپار
[سید مرتضی آوینی]
آیا این همه آن مظالمى است که بر مستضعفین عالم روا داشتهاند؟ در جهانى که دست جنایتکاران را تا اینجا باز گذاشتهاند که هر چه مىخواهند بکنند و هیچ فریاد اعتراضى از هیچ جا بر نخیزد، چگونه مىتوان حتى لحظهاى از مبارزه با کفر و شرک و استکبار غافل شد؟ آیا مىتوان دل به عافیت خوش داشت و چشم بر این همه ظلم فرو بست؟ و مگر این همه آن مظالمى است که بر مستضعفین عالم روا داشتهاند؟ چگونه مىتوان از یاد مظلومان آفریقا و آسیا و آمریکا و اقیانوسیه غافل شد؟ آنها همه مادر و پدر و فرزند و خواهر و برادر دارند و در رگهاىشان خونى به سرخى شقایق دشتهاى خوزستان جارى است.
آیا این ما هستیم که باید تاوان عیش دنیاپرستان را پس بدهیم؟ ما اهل ولایت و اطاعت هستیم و دل به فرمان عشق سپردهایم. هنگام جنگ اهل جنگیم و هنگام صلح اهل صبر، اما نه آنکه دل به فراغت بسپاریم و از افق خونبار آینده غافل شویم. از آسمان ندا مىرسد که «فاذا فرغت فانصب و الى ربک فارغب» یعنى که چون فارغ شدى دل به فراغت نسپار و آماده باش تا بار دیگر فرمان چه در رسد.
یأس از جنود شیطان است و مؤمن هرگز دل به یأس نمىبازد. طغیان آب رودخانه ابتلائى است تا ایمان من و تو در کشاکش مبارزه آزموده شود، اگر نه همه ذرات جهان، از پاى تا سر مسخّر اولیاء خدا هستند. انگیزههاى مادى در وجود انسان ذخائرى محدود دارند و تنها ایمان است که راه به خزائن نامحدود غیب دارد. انسان متقى هرگز به بنبست نمىرسد چرا که رزق او از طریق لایُحْتَسَب نازل مىشود.
دنیا علىالظاهر در کف شیاطین است. آنها به سرچشمه قدرتهاى مادى جهان دست یافتهاند و در سایه وحشتبار تکنولوژى، حاکمیت ستمبار خود را بر جهان گستردهاند. اما عصر جاهلیت کنونى هم به تمامیت رسیده است و جهان آینده جهان اسلام است، اگر چه کفار و مشرکین خوش نداشته باشند. آنها مىکوشند که با همه آنچه در اختیار دارند ما را به بنبست بکشانند، اما نمىدانند که تقوى مفتاحالفرج است و پیروزى ما از طرقى لایُحْتَسَب مىرسد، از راههایى که خداوند جز بر متقین نمىگشاید.