تاملی پیرامون دولت جهادی
اشاره:
اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار داریم باید جداً و عمیقاً در راهی که تا به حال آمدهایم تأمل کنیم و با بررسی ریشههای شکلگیری نهضت و بررسی گفتمان اصیل انقلاب و بنیانگذار آن برای آیندهی راهمان برنامهریزی کنیم. این نوشتار سعی دارد چشماندازی از مسیر پیشِروی انقلاب اسلامی ایران ارائه دهد. البته، چه بهتر بود این متن چهار سال پیش از این نگاشته میشد.
لازم به ذکر است این نوشتار به هیچ حزب و جناح سیاسی دخلی ندارد.
اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار داریم باید جداً و عمیقاً در راهی که تا به حال آمدهایم تأمل کنیم و با بررسی ریشه های شکلگیری نهضت و بررسی گفتمان اصیل انقلاب و بنیان گذار آن برای آیندهی راهمان برنامه ریزی کنیم. شاید بسیاری از بزرگان نهضت اکنون این نکته را قبول داشته باشند که در بسیاری از موارد اهداف انقلاب دچار استحاله شده و حرفی که الان میزنیم متفاوت با گفتمان امام است. چند سال پیش سکاندار کشتی انقلاب اسلامی در اواخر دههی سوم انقلاب از نداشتن دولت اسلامی در کشور سخن گفتند. این نکته برای خیلیها قابل انتظار بود و البته خیلیها هم برای توجیه عملکردشان در مصادیق این سخنان تشکیک کردند. اما آنچه که ایشان فرمودند کاملاً روشن و قابل استدلال است. البته عمق نگاه ایشان به اهداف نهضت و ترسیم مراحل بعدی که باید بپیماید جای تأمل جدی دارد. چنانکه در تشریح راهی که آمدهایم و مسیری که باید برویم، فرمودند: «ما یک انقلاب اسلامى داشتیم، بعد نظام اسلامى تشکیل دادیم، مرحلهى بعد تشکیل دولت اسلامى است، مرحلهى بعد تشکیل کشور اسلامى است، مرحلهى بعد تشکیل تمدن بینالملل اسلامى است. ما امروز در مرحلهى دولت اسلامى و کشور اسلامى قرار داریم؛ باید دولت اسلامى را ایجاد کنیم.»(1) در این سه مرحلهی پیشِ رو هرکدام جای بحث بسیار است که در این سیاهه نمیگنجد، اما آنچه که در اینجا میخواهیم بدان بپردازیم راه رسیدن به دولت اسلامی است.
اولین گام در برپایی دولت اسلامی احیای گفتمان اصیل اسلامی و انقلابی است که البته اگر با انصاف به گفتمان امام رجوع کنیم، از این جهت در آن کاستی نمیبینیم(2). با تبیین دیدگاههای اصیل حکومتی اسلام برای ملتها بهویژه مستضعفین نوبت به ایجاد ساختار اجرایی جهت عملی کردن شعارهای اسلامی است. اما چون طی سالهای پس از جنگ(3). دولتها متأسفانه به راهی رفتند که پس از سالها رهبری بفرمایند هنوز دولت اسلامی نداریم. اینکه در طول سالهای متمادی نتوانستیم به دولت اسلامی برسیم نشاندهندهی پیاده نشدن اهداف انقلاب و اشکالات اساسی در ساختارهای حکومتیِ ماست. اکنون تنها راه بازگشت به جادهی اصلی انقلاب و احیای ارزشها و فضیلتهایی که مسخ یا فراموش شده، وارد شدن به صحنهی ادارهی کشور با تفکر جهادی است. یعنی در این برهه انقلاب ما دولت جهادی می خواهد. باید کسانی ادارهی کشور را بهدست بگیرند که تنها با تکیه بر خدا و اقتدا به ولایت، با همهی توانشان به این انقلاب و مردم خدمت کنند. دولت جهادی عملاً در طول دولت اسلامی است و تفکیک بین ماهیت این دو ممکن نیست. در واقع در صورت موفقیت دولت جهادی در اجرای برنامههایش، او همان دولت اسلامی است.
دولت جهادی هیچگاه در برابر دشمن منفعل نیست و در همه حال برای از پا درآوردن دشمنان اسلام و انقلاب برنامهریزی میکند. باید بدانیم که مبارزهی ما با دشمنانمان تمام نشده و « تا شرک و کفر هست مبارزه هست، و تا مبارزه هست ما هستیم»(4). هرگز نباید گمان کنیم که آمریکا و اسرائیل دست از سرمان برمیدارند. هر گامی که ما از مواضع اصولی خود عقب بنشینیم دشمن چندین گام جلو میآید و برای نابودیمان مصممتر میگردد. باید بپذیریم که « چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها و آمریکا در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیمان را لکهدار نمایند»(5).
دولت جهادی نه تنها برای ایران و ملت مسلمانش، که برای همهی بشریت برنامه دارد و افق نگاه او تسلط حکومت اسلام بر جهان است و در این راه « با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونخواهی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد»(6).
امروز وضعیت جهان با قبل از طلوع خورشید انقلاب اسلامی متفاوت است و موج بیداری، ملتهای مسلمان و آزاده را از حصار غفلت بیرون کشیده. « امروز جهان تشنهی فرهنگ ناب محمدی است»(7) و « ما تصمیم داریم پرچم لاالهالاالله را برقلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم»(8).
اما نکته آخر اینکه در راه خدمت به مردم و مبارزه با دشمن (با تفکر جهادی) بزرگترین آفت دلبستگی به دنیاست، چرا که « بحث مبارزه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله است که هرگز با هم جمع نمی شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. ما باید تمام تلاشمان را بنمائیم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم»(9).
پینوشت:
1. از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، 83/8/6.
2. البته این گفتمان توسط دولتمردان ما در طول سالهای پس از جنگ و بخصوص دههی هشتاد (68 تا80) دنبال نمیشد و حتی در بسیاری مواقع خلاف آن بر فضای فکریِ حاکمان ما تسلط داشت و از طرح بسیاری دیدگاههای امام به دلیل تضاد با سیاستهایشان خودداری میکردند.
3. از این جهت در نوشتار به دوران جنگ و قبل از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی نمیپردازیم که در این دوران هنوز نظام جمهوری اسلامی فرصت چندانی برای تثبیت ساختار حکومتی خود نیافته بود.
4، 5، 6، 7، 8 و9. پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت قبول قطعنامه.