ادامه نظر پايين:
2.محمدرضا پورفرد:
فکر کنم اگر فرد منصفي نگاهي به مجموع نظرات ارائه شده در اينجا بيندازد متوجه مي شود که چند درصد حرفها استدلالي و چند درصد احساسي و چند درصد فحش به بنده حقير است؟به هر حال انچه مشخص است اگر اين مقاله چيز مهمي نبود و ايراد جدي اي به اردوي جهادي مفيدي(که نگاه برخي از دوستان جهادي اميرکبير نيز گويا از اين دسته است) وارد نمي کرد اينقدر دوستان به خروش نمي آمدندقدرت مطالب ارائه شده در مقاله(در کنار برخي ضعف هايي که مي پذيرم در مقاله وجود دارد) طبيعي است که راهي براي عده اي جز شکايت از نشريه و باصطلاح بستن آن باقي نمي گذارد تا فضاي انديشه ورزي و نقد بسته شده و ديگر انتقاد جدي اي به تفکراتي از اين نوع وارد نشودواقعا اگر اين ايرادات خيلي جدي نيستند خوب چرا دوستان خيلي راحت با قضيه برخورد نکرده و جواب منطقي اي به آن نمي دهنددوستان مي توانند به راحتي با ارائه يک مقاله به شبهات و يا به قول خودشان تهمت ها پاسخ دهند
برخورد دوستان به نحوي است که انگار موجوديت خدا زير سوال رفته است!!(گرچه ان هم در محيط هاي علمي و در فضاي بحث علمي و در شرايط خاص اشکال ندارد و رايج است) راستي در دانشگاه علم و صنعت يک ويژه نامه در رابطه با جهادي در نشريه خيزش وابسته به مجمع حزب الله سه سال پيش چاپ گرديد که شامل نظرات مختلف من جمله نگاه انتقادي به جهادي بود و در آن مقالاتي به مراتب انتقادي تر از مقاله بنده موجود بود و بنده حقير اين مقاله خورم را( که در علم و صنعت نيز به چاپ رسانيده ام) در پاسخ به انتقادات يکي از همين مقالات بود و بنده بر خلاف نظر نويسنده ان مقاله با کليت جهادي مخالفت نکرده و ان را حرکتي صحيح دانستم که در ان انحرافاتي وارد شده است و قابل اصلاح است
و البته انجا هرگز چنين مشکلاتي پيش نيامد و مفيدي هاي انجا مثل برخي مفيدي هاي اميرکبير نبودند(البته نه همه مفيدي ها)انتظار داشتم در اميرکبير فضاي انديشه ورزي و ارائه نظرات بيش از اينها باز باشد ولي گويا ...
