تاملی پیرامون مسافرت جهادی و جامعه توحیدی
*سیامک شادکام
وقتی یکی عده جوان از دنیای مدرن امروز که بیشتر شبیه عصر یخ بندان آن هم از لحاظ دینی و معنوی است می باشد، به دورترین مناطق ومحروم ترین مناطق این مرز و بوم می روند. جوانانی که شاید فقط خودکار تا کنون در دست داشته اند و لی در این مناطق بیل و کلنگ را نیز در دست می گیرند و در مدتی که در این مناطق محروم هستند شاید کمتر گناه کنند چرا که فارغ از خیلی از شیاطینی هستند که درشهرها در هر لباسی چه آدمیزاد و چه مادیات و غیره بودند و در این مناطق نماز اول وقت آن ها با لباس جهاد آن هاست که این تصویر انسان را به یاد تئوری مدینه ی فاضله ی حضرت رسول می اندازد.اولین و مهمترین اثر این حرکت پا گذاشتن روی نفس و منیت است ، چرا که حرکتی است که در آن انسان لباس های تفاخر و خودبینی را از تن بیرون می آورد و در لباس کارگری ساده ظاهر شده ، و با مردمی فقیر و بی آلایش همدم و همنشین می شوند.
چشم انداز حاکم بر مسافرتهای جهادی، محرومیت زدایی مادی و معنوی از میهن اسلامی با رویکرد تحقق جامعه نبوی است.
حال فرض کنید چنین چشم اندازی را که در یک مدت کوتاه یک ماهه است به سطح جامعه کشانده و به صورت یک گفتمان در جان و دل مردم طنین انداز شود آن گاه آیا باز فقر و محرومیتی باقی می ماند؟
ازدید شهید آوینی این دید باید در نظام جمهوری اسلامی طنین انداز شود و نظام جمهوری اسلامی بایدسعی کند تشکیلات اجرایی خویش را در عین حال بر نظم و انگیزه های درونی بنا کند. شاخص انسانیت ازدید آوینی دو چیز است:
1- تکامل روحی 2- اراده ی آزاد
که ما هر دو این شاخص ها را در مسافرت جهادی می بینیم. وقتی شما انگیز ه الهی را در کار داخل کنید، بلافاصله کار وسیله ای برای رشد و تعالی انسانی تبدیل می شود و وجود انگیزه، فی نفسه کار را تابع اراده و انتخاب انسان می گرداند.
حرکت جهادی جوانان ناشی از تفکر دغدغه مند و مسئولیت محور آنها می باشد و بوسیله حرکتی دسته جمعی ناشی از این تفکر ، انتخاب اهداف بالاتری را بعنوان آرمان اصلی انسان از کار و تلاش براب خود مسیری ساخته و به مردم نیز معرفی کنند و روح اسلام و تفکر اسلامی را که کار را نیز همانند جهاد در راه خدا معرفی کرده است ، زنده کرده و به مردم معرفی نماید تا به این وسیله از انحراف احتمالی خود و جامعه اش جلوگیری نماید و همچنان که مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند : پایبندی به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان سخنی بی معنی و ادعایی پوچ است.
تفکر حاکم بر مسافرتهای جهادی نگرش آرمانی یک انسان مسلمان جهادگر در حوزه اجتماعی است. و منظور از جهادگری در حوزه اجتماعی تلاش یرای ایجاد عدالت اجتماعی است. از این رو تفکر جهادی لازمه ساختن تمدن اسلامی است، زیرا که محور تکوین تمدن اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی است. همانگونه که داشتن تفکر جهادی در حوزه فردی موجب رشد فرد می شود داشتن این تفکر در حوزه اجتماعی نیز موجب رشد اجتماع می شود. تشویق دین به جهاد در همه شئون زندگی، امری بدیهی است و شاید از این جهت است که امروزه می توانیم شاهد حوزه هایی همچون جهاد فرهنگی، جهاد اقتصادی، جهاد نظامی و ... باشیم. پس تفکر جهادی این قابلیت را دارد که بر همه شئون زندگی مسلمانان در حوزه های فردی و اجتماعی ، سایه بیفکند.
باز هم صحبت پایانی این اپیزود را با سخنانی گهربار از امام راحل به پایان می رسانیم:«این کشور را برای دفاع از ارزش های اسلام ناب و محرومین و مستضعفین جهان در آمادگی کامل نگه دارید و مبادا توجه به برنامه های دیگر موجب غفلت از اینامر حیاتی گردد ... یک موی سرکوخ نشینان و شهید دادگان به همه ی کاخ و کاخ نشینان جهان شرف دارد.»
« فرزندان عزیز جهادی ام به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی است.»