سفارش تبلیغ
صبا ویژن





درباره مهاجر

مدیر وبلاگ : مهاجر[197]
نویسندگان وبلاگ :
مسئول مسافرت[71]
معاون فرهنگی[2]
معاون علمی[2]
معاون اداری-مالی[2]
وحید نصیری کیا[13]
احسان آقارضایی[-2]
سعید توکلی[2]
محمد علی بیگی[0]
میهمان[6]

آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
اطلاع رسانی
جهادی 87
جهادی 88
درباره جهادی
فعالیت‏ها در جهادی
خاطرات جهادی
فقر و محرومیت
مطالب طنز
فرکانس محرمانه
وقایع
شورای هماهنگی
مؤمن جهادی
خواهران جهادی
بسیج سازندگی
فرهنگی داخلی


.::رفیق قافله::.
شورای هماهنگی گروه های جهادی
تأملاتی در باب جهادی
بنیاد فرهنگی والی
مؤسسه جهادی
بسیج سازندگی
یاوران جهادگر
جواد الائمه
مهرباران
رضوان
رازدل
آفتاب طلایی(نیک شهر)

.::همرهان::.
آنتن [35]
کتاب های سید مرتضی [177]
فلسفه و حکمت [149]
باشگاه اندیشه [137]
صالحین شیعه [62]
ماهنامه حیات [146]
ماهنامه حضور [295]
ماهنامه راه [134]
سبکبالان [102]
مجاهد [390]
ساجد [133]
نائب [355]
[آرشیو(12)]

شماره دوم نشریه هجر.آبان 88.نسخهpdf آوای مهاجر


اشتراک فصلنامه مهاجر
 
لوگوی وبلاگ


کلیه حقوق این وب‏گاه متعلق به گروه جهادی مهاجر است
Mohajer.basij@gmail.com
 RSS 

یه روز دوتا فرشته داشتن می رفتن، همدیگر می‏بینن؛
فرشته اولی: سلام! خوبی؟ چطوری؟
فرشته دومی: سلام! من خوبم، تو چطوری؟

- منم خوبم. داری کجا می ری؟
- یه کافره هست، تور انداخته ماهی بگیره، ماهیا نمی رن تو تورش! می رم چنتا ماهی بندازم تو تورش پاشه بره به کارش برسه! تو کجا می‏ری؟

-یه مسلمونه هست، سه روزه، روزه گرفت! هیچی نداره بخوره! یه لیوان شیر داره منتظره اذون بدن روزشو باز کنه! دارم میرم ازش لیوان شیرشو بگیرم!
-پس برو! خدافظ!
- خدافظ!
***
برای پیگیری کارهای هماهنگی اردو رفته بودیم دهلران (مرکز شهرستان)-من و حسین!
عصر رسیدیم! رفتیم کمیته امداد وسایلمون گذاشتیم؛ یه ذره استراحت کردیم. تا ساعت 5 شد. گفتیم بریم داخل شهر یه دوری بزنیم! ماشین سوار شدیم رفتیم مرکز شهر. همیشه -بر خلاف بازار تهران- گشتن تو بازارهایی که هنوز مدرن نشدن دوست داشتم. یاد بازار کاشان خودمون افتادم. گر چه ظاهرش خیلی فرق داشت ولی حال و هوای همون جا رو داشت. بگذریم.
رفتیم یه بستی فروشی و نفری دوتا بستنی فالوده خوردیم. آقا عجیب بستنی فروشی تو دهلران جواب می‏ده! تازه هنوز دمای هوا به 50-60 درجه نرسیده-ما رو بگو می خوایم کجا اردو برگزار کنیم! 
نزدیک اذون مغرب رفتیم مسجد صاحب الزمان-مسجد جامع شهر-! تا حالا اون همه کولر گازی یه جا با هم ندیده بودم!
بعد نماز پیدا شروع کردیم به پیاده رفتن به سمت کمیته!
در همین حال بودیم که...
خدایا!
مثل جریان سیل که یه دفعه وارد شهر می شه-دیدید دیگه!- گرد و خاک و طوفان و ...
-در عرض 3 شماره- کل شهر شد گرد و خاک. کل لباسمون و گوشمون و ... شد خاک.
گفتیم حتماً از این گرد و خاک های محلیه که از عراق می یاد. در حالت تعجب بودیم که آسمان هم به قصد همراهی! شروع به رعد و برق کرد.
یا علی یا علی!
همین که ما سرعتمون تندتر می کردیم. بارون هم تند تر می شد-قطره در حد کاسه!
هیچی! خاک به اضافه آب می شود گل! گِل به علاوه لباس می شود لباس گِلی! 
یه ربی طول کشید تا رسیدیم! تا کفشمون رو درآوردیم رفتیم تو نمازخونه، آخرین رعد و برق بود که زد و یاعلی!
آسمان نیلی و مهتاب و آرامش و صدای قورباغه ...!!
‏فلذا او یک فرشته بود...
فرداش بعد از تمون شدن کار و ناهار حرکت کردیم به سمت زرین‏آباد-جاده که شرحش در سفر قبل بگذشت!
ساعت 5 عصر رسیدیم زرین آباد! علی و محمدرضا هم ظهر اومده بودن!
تو نمازخونه کمیته امداد صحبت کردیم... ساعت 7 بود... 
همون فرشته !!!
در عرض 3 ثانیه - مثل



نویسنده : مهاجر » ساعت 9:0 عصر روز جمعه 98 تیر 28


تاملی پیرامون مسافرت جهادی و جامعه توحیدی
*سیامک شادکام
وقتی یکی عده جوان از دنیای مدرن امروز که بیشتر شبیه عصر یخ بندان آن هم از لحاظ دینی و معنوی است می باشد،
به دورترین مناطق ومحروم ترین مناطق این مرز و بوم می روند. جوانانی که شاید فقط خودکار تا کنون در دست داشته اند و لی در این مناطق بیل و کلنگ را نیز در دست می گیرند و در مدتی که در این مناطق محروم هستند شاید کمتر گناه کنند چرا که فارغ از خیلی از شیاطینی هستند که درشهرها در هر لباسی چه آدمیزاد و چه مادیات و غیره بودند و در این مناطق نماز اول وقت آن ها با لباس جهاد آن هاست که  این تصویر انسان را به یاد تئوری مدینه ی فاضله ی حضرت رسول  می اندازد.اولین و مهمترین اثر این حرکت پا گذاشتن روی نفس و منیت است ، چرا که حرکتی است که در آن انسان لباس های تفاخر و خودبینی را از تن بیرون می آورد و در لباس کارگری ساده ظاهر شده ، و با مردمی فقیر و بی آلایش همدم و همنشین می شوند.
چشم انداز حاکم بر مسافرت‌های جهادی، محرومیت زدایی مادی و معنوی از میهن اسلامی با رویکرد تحقق جامعه  نبوی است.
حال فرض کنید چنین چشم اندازی را که در یک مدت کوتاه یک ماهه  است به سطح جامعه کشانده و به صورت یک گفتمان در جان و دل مردم طنین انداز شود آن گاه آیا باز فقر و  محرومیتی باقی  می ماند؟
ازدید شهید آوینی این دید باید در نظام جمهوری اسلامی طنین انداز شود و نظام جمهوری اسلامی بایدسعی کند تشکیلات اجرایی خویش را در عین حال بر نظم و انگیزه های درونی بنا کند. شاخص انسانیت ازدید آوینی دو چیز است:
1-   تکامل روحی       2-  اراده ی آزاد
که ما هر دو این شاخص ها را در مسافرت جهادی می بینیم. وقتی شما انگیز ه الهی را در کار داخل کنید، بلافاصله کار  وسیله ای برای رشد و تعالی انسانی تبدیل می شود و وجود انگیزه، فی نفسه کار را تابع اراده و انتخاب انسان می گرداند.
حرکت جهادی جوانان ناشی از تفکر دغدغه مند و مسئولیت محور آنها می باشد و بوسیله حرکتی دسته جمعی ناشی از این تفکر ، انتخاب اهداف بالاتری را بعنوان آرمان اصلی انسان از کار و تلاش براب خود مسیری ساخته و به مردم نیز معرفی کنند و روح اسلام و تفکر اسلامی را که کار را نیز همانند جهاد در راه خدا معرفی کرده است ، زنده کرده و به مردم معرفی نماید تا به این وسیله از انحراف احتمالی خود و جامعه اش جلوگیری نماید و همچنان که مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند : پایبندی به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان سخنی بی معنی و ادعایی پوچ است.

تفکر حاکم بر مسافرت‌های جهادی نگرش آرمانی یک انسان مسلمان جهادگر در حوزه اجتماعی است. و منظور از جهادگری در حوزه اجتماعی تلاش یرای ایجاد عدالت اجتماعی است. از این رو تفکر جهادی لازمه ساختن تمدن اسلامی است، زیرا که محور تکوین تمدن اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی است. همانگونه که داشتن تفکر جهادی در حوزه فردی موجب رشد فرد می شود داشتن این تفکر در حوزه اجتماعی نیز موجب رشد اجتماع می شود. تشویق دین به جهاد در همه شئون زندگی، امری بدیهی است و شاید از این جهت است که امروزه می توانیم شاهد حوزه هایی همچون جهاد فرهنگی، جهاد اقتصادی، جهاد نظامی و ... باشیم. پس تفکر جهادی این قابلیت را دارد که بر همه شئون زندگی مسلمانان در حوزه های فردی و اجتماعی ، سایه بیفکند.

باز هم صحبت پایانی این اپیزود را با سخنانی گهربار از امام راحل به پایان می رسانیم:«این کشور را برای دفاع از ارزش های اسلام ناب و محرومین و مستضعفین جهان در آمادگی کامل نگه دارید و مبادا توجه به برنامه های دیگر موجب غفلت از اینامر حیاتی گردد ... یک موی سرکوخ نشینان و شهید دادگان به همه ی کاخ و کاخ نشینان جهان شرف دارد.»
« فرزندان عزیز جهادی ام به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی است.»



نویسنده : میهمان » ساعت 9:30 عصر روز شنبه 89 اردیبهشت 25



تاملی پیرامون نگاه فراغتی به حرکت جهادی
1. »اوقات فراغت«(1) لفظی است که بعد از غلبه تمدن تکنولوژیک غرب در زندگی بشر معنا و مصداق یافته است. فراغت کلمه‏ای نیست که بعد از ظهور تمدن ماشینی ابداع شده باشد، اما معنایی که در این روزگار یافته کاملاً تازه است.
اگر مفهوم »کار« در این تمدن تغییر نیافته بود، »فراغت« نیز معنای دیگری پیدا نمی‏کرد.

2. در سال 1874 یک کارگر از دوازده سالگی تا لحظه‌ی مرگ، روزی دوازده ساعت، شش روز در هفته، پنجاه و دو هفته در سال و مجموعاً 220 هزار ساعت کار می‌کرد و امروز اگرچه ساعات کار روزانه در بعضی از جوامع و برای عده‌ای از افراد کاهش یافته است، اما »نسبت میان انسان و کار او« از قرن نوزدهم تاکنون تغییری نیافته که هیچ، ثبات بیشتری پیدا کرده است. در این نسبت جدیدی که میان انسان و کار او برقرار گشته، دیگر هیچ پیوند واقعی میان انسان، طبیعت و هویت خاص او و کارش باقی نمانده است.
در این زمینه، اقتصاددان جدید با این طرز تفکر بار آمده که »کار« را هم‏چون چیزی تلقی کند که اندکی بیشتر از یک شر واجب است. از دیدگاه یک کارفرما، کار در هر مورد فقط یکی از اقلام قیمت تمام شده است،... از دیدگاه کارگر، کار یک امر مصدع است؛ کار کردن یعنی فدا کردن فراغت و آسایش، و دست‏مزد عبارت است از جبرانی برای این فداکاری.

3. همه‌ی اشتباه در اینجاست که غرب »بهشت زمینی« را بدل از بهشت آسمانی گرفته است و در خیال »آرمان‏شهری« است که در آن بیماری، مرگ و پیری علاج شده و انسان می‌تواند فارغ از گذشت زمان و قهر زمانه، مرکوب مرادش را همان‌سان که نفس اماره‌اش می‌خواهد جاودانه به جولان در بیاورد، این سوی و آن سوی بتازد و از همه‌ی لذایذ ممکن متمتع شود.

4. چرا غرب »توسعه و رشد« خود را با کاهش ساعات کار و افزایش »اوقات فراغت« می‌سنجد؟ یکی از بارزترین مشخصات جامعه‌ی آرمانی توسعه یافته از نظر برنامه‌ریزان، جامعه‌ای است که در آن کار تا حداقل ممکن کاهش یافته و متقابلاً »ساعات فراغت« به حداکثر رسیده باشد؛ این از خصوصیات اصلی آن »بهشت زمینی« است که بشر امروز در جست‌وجوی آن است. وقتی معیار رشد، کار کمتر باشد، مسلماً بهشت جایی است که در آن اصلاً کار نباشد.

5.برای غالب انسان‌ها در تمدن امروز زندگی »تازه« از هنگامی آغاز می‌شود که کار »روزانه« پایان می‌گیرد. طرز تلقی انسان امروز از کار باعث شده است تا او معنای جدیدی برای »فراغت« پیدا کند.

6. وقت چیست و چگونه تلف می‏شود؟ در چارچوب تفکر دینی هرچیزی آن زمان ارزش‏مند خواهد بود که نسبتی با خداوند برقرار کرده باشد. وقت و لحظه نیز از این قاعده مستثنی نیست. وقت در ارتباط با خداست که حاصل می‏شود، در غیر‏ این‏صورت وقتی وجود ندارد که بخواهد تلف شود.

7. با همه این تعاریف آیا می‏شود جهادی را راهی برای سپری کردن اوقات فراغت به شمار آورد؟ چرا و چگونه؟
اگر فراغت را به معنایی که در بالا ذکر شد در نظر آوریم غنی‏سازی اوقات فراغت به وسیله جهادی یک تناقض است. چگونه می‏شود برای استراحت اقدام به زندگی در شرایط سخت کرد؟
و مگر مؤمن فراغت دارد؟!
مگر آن‏که فراغت یا جهادی را چیزهای دیگری تعریف کنیم. جهادگران، جهادی را به عنوان یک وظیفه و جهاد تلقی می‏کنند نه یک تفریح و سرگرمی. تلقی اوقات فراغتی از جهادی باعث از دست رفتن »همه جهادی« می‏‏شود.
دیگر چه تفاوتی است بین جهادی ما و آنهایی که از سر حس بشردوستی یا تفریح و ... فعالیت‏های به شکل و شمایل جهادی برگزار می‏کنند؟!
جهادی اگر درست درک شود، باعث و عامل رشد روحی و معنوی در جهادگران خواهد شد. و این چیزی‌ نیست که با نگاه اوقات فراغتی به جهادی جور دربیاید.
پی‏نوشت:
1
. Leisure Time



نویسنده : وحید نصیری کیا » ساعت 6:49 صبح روز یکشنبه 89 اردیبهشت 12


سال «همت مضاعف» یعنی بیشتر هسته ای شویم، «کار مضاعف» یعنی زودتر نیروگاه بوشهر راه بیافتد، سال کار مضاعف یعنی نانو و ماهواره بیشتر و بهتر،سال همت مضاعف یعنی بزغاله های ژنتیکی سرحال تر و شنگول و منگول تر!
امسال باید بودجه های علمی بیشتر به اهلش برسد به اهالی علم نه اساتید کاسب! همت مضاعف یعنی گرفتن فوق لیسانس و دکترا نیست بلکه بومی کردن علم و صاحب نظر بودن است، همت دانشگاه باید تربیت «دانشجوی با تفکر افسر جنگ نرم» باشد نه «پادوی دشمن»
.
سال کار و همت مضاعف یعنی باید رقیب مارک های خارجی بشویم، یعنی کارخانه یمان همه شان ایزوها را درو کنند و جملگی برنده رعایت حقوق مصرف کننده شوند.سال مضاعف یعنی یخچال و تلوزیون خانه یمان دارای بالاترین کیفیت و ایرانی باشد!.سال همت مضاعف یعنی همه اهل ورزش یاشیم در حد همگانی!!

سال همت مضاعف یعنی ماهی دست خلق خدا ندهیم بلکه ماهیگرشان کنیم. امسال باید فقط برای خواب شدن بچه کتاب نخوانیم، امسال باید بیشتر از نمایشگاه کتاب خرید کنیم، امسال باید حداقل بلد باشم انرزژی "هسته حق مسلم ماست" به لحاظ علمی یعنی چه!!

امسال آنقدر باید اطلاعات عمومی داشته بایم که بداینم فرق بوش با اوباما فقط در حد اسم است و جمهوری خواهان و دموکرات ها مصداق سگ زرد بردار شغال هستند!!
امسال باید آنقدر اطلاعات عمومی داشته باشیم که بدانیم فلسطین جز نقشه کشورهای اسلامی است نه اروپا! امسال فرق افراد داخل کشتی نظام با بیرون آن را باید بدانیم
. امسال لااقل آنقدر اطلاعات عمومی داشته باشیم تا فرق جمهوری ایرانی با جمهوری اسلامی را بدانیم، امسال حداقل باید بداینم که شهرام جزایری کیست و به چه کسانی پول هدیه داده است، امسال بد نیست آنقدر اطلاعات عمومی داشته باشیم تا بدانیم گفتگو با سورس یعنی چه، اطلاعات عمومی یعنی بدانیم رابطه جام زهر با قطعنامه چیست؟
خواص بی بصیرت یعنی چه کسانی، فتنه اولاد ناصالح یعنی چه ، اطلاعات عمومی یعنی دو صفحه درباره حوادث سال 60 خواندن و تشخیص منافق سال 60 با منافق 88 را دادن! اطلاعات عمومی یعنی تفاوت فتنه با تفسیر خطا کوچک خواص را فهم کردن
!.

اطلاعات عمومی یعنی بدانیم جنگ نرم چیست و تکلیفمان در برابر آن چیست! امسال بد نیست برای بدست اوردن اطلاعات عمومی سری به کاتولگ های بی بی سی و صدای آمریکا بزنیم.

سال همت مضاعف یعنی بالاخره کرسی های آزاد اندیشی در حوزه و دانشگاه راه بیافتد. آقا گفتند مبارزه با فقر و فساد و بی عدالتی مهمترین عرصه نیازمند «همت بالاتر و کار متراکم تر» است و بر تلاش بی وقفه برای تحقق این هدف اساسی تاکید کردند ولی عدالت یعنی مرعشی فرقی با طلبه سیرجانی ندارد.

درک فقر یعنی بی خبر از شکم گرسنه همسایه بساط کباب پرچربی راه نیاندازی ! امسال باید به جای تکرار ناوارو سریال دارا و ندار تکرار شود.

فساد یعنی مجلات زرد، فساد یعنی بازیگری که با صد آرایش نقش مذهبی بازی می کند!!! فساد یعنی فقر و فحشا!! فساد افتابه دزدی نیست بلکه قرادادهای تفتی کلان را با رشوه جور کردن است، فساد گرچه کوچک و بزرگ ندارد ولی فساد خواص با عوام هم یکی نیست!.

سال 89 یعنی سال بصیرت مضاعف تر، بصیرت یعنی گول آقازاده های مفت خور را نخوردن، بصیرت یعنی هر [...] مقدس نیست، بصیرت یعنی رهبر فقط سید علی حزب فقط حزب علی، بصیرت یعنی فقر را درک کردن و غنا را پس زدن، بصیرت یعنی بی بی سی متعلق به استعمار هست نه جهان سومی ها، بصیرت یعنی العربیه وهابی است نه دلسوز امت علی، بصیرت یعنی صدای آمریکا مال بهایی ها است نه آزادی خواهان، بصیرت یعنی وقتی حرف زدی فاکس نیوز به تو فحش بدهد از نوع خالص صهیونیستی! بصیرت یعنی فتنه را با سرانش شناختن، بصیرت یعنی بدانی سرشته فتنه دست موساد و سیا است و نخست وزیر امام بودن به عمل است نه بیانیه دادن برای دلخوشی بی بی سی فارسی، بصیرت یعنی نامگذاری سال ها شعار نیست و همت و کار مضاعف می خواهد، بصیرت یعنی نام آن سال نقشه راه است .

سال همت مضاعف یعنی تلاش مضاعف برای احیای اصلاح الگوی مصرف و لاغیر!! و همت مضاعف یعنی همت های بیشتر از نوع فاتح خبیر .



نویسنده : میهمان » ساعت 9:1 عصر روز شنبه 89 اردیبهشت 4


کسی که در راه آرمان های خود جهاد و ایثارگری می کند، همیشه پیروز است و شکست برای او معنا ندارد. بشر از آغاز خلقت خود با دو دعوت مواجه بوده که این دو دعوت ناشی از نگاه به نوع انسان است.
"لذت حداکثری" برای انسان نگاه اول است.
 این نوع نگاه همه انسان را در زندگی دنیایی محدود می کند.بر اساس این نگاه، انسانی موفق تر و جامعه پیشرفته تر است که بیشتر مصرف می کند. در این نگاه، انسانی از مراتب بالاتر اجتماعی برخوردار است که از مواهب مادی بیشتری برخوردار باشد. این نگاه در تاریخ بشر کار فراوانی انجام داده است، اساس نظام سرمایه داری را بر این نگاه استوار است. در این نگاه و نظام همه لوازم حکومتی و ساختار های اجتماعی و اقتصادی در خدمت لذت حداکثری است.

نگاه دوم مبتنی بر نگاهی که انسان را متعلق به این جهان نمی داند، است.

جهان بستر جهش و صعود انسان است.انسان باید تجلی اسمای الهی باشد، پایه آن ایمان عمیق به خدا است. خدمت به دیگران و نوع انسان یکی از کارهای کلیدی است که موجب می شود ارزش های الهی و انسانی در وجود او شکوفا شود. کسی که به مراتب بالای کمال و تعالی می رسد، لزوما نباید شبانه روز نماز بخواند و روزه بگیرد، بلکه بستر تحقق و تجلی ارزش های الهی و انسانی در تعامل بین انسانی معنا می یابد.
شرط دوم تحقق این ارزش ها ایثار است. ایثار مقدمه هر پله صعود و تعالی ماندگار انسان است. هر چه ایثار بیشتر باشد اثرگذاری انسان گسترده تر و بیشتر می شود.  در کار شما خدمت و ایثار هست و باید ارزش های فراوان دیگر را نیز دنبال کنیم. آینده کشور، ملت و جامعه بشری از دل هیاهوها و حرف های بیهوده بیرون نمی آید، بلکه از دل اراده، اندیشه و ایمان های قوی، آینده رقم می خورد. همه باید آماده باشند تا برای آرمان های ملت و کشور آبرو بگذارند و هجمه ها و فشارها را تحمل کنند.

*بخشی از سخنان ریاست محترم جمهور در دیدار با گروه های جهادی



نویسنده : میهمان » ساعت 10:28 صبح روز جمعه 89 فروردین 27


 

انقلاب اسلامی و فرهنگ برخاسته از آن، سرمایه‌ای است که تکامل امّت اسلامی با پایبندی به ارزشها و آرمانهای آن تضمین میشود. قطعاً یکی از شاخص‌های ارزش‌گذاری پدیدهها، فعالیت‌ها و جریانهای اجتماعی- فرهنگی در دوران ما، تناسب آنها با فرهنگ انقلاب اسلامی است. هر چه پدیده، فعالیت و حرکتی سنخیت بیشتری با فرهنگ انقلاب اسلامی داشته باشد، ارزش‌ و کارایی آن برای تکامل و رشد امت اسلامی، بیشتر است.
برخی از جریان
ها و حرکت
ها، زائیده فرهنگ انقلابی-اسلامی ما هستند و از دل مبانی دینی انقلاب اسلامی متولد شده‌اند.
پاره‌ای از جریان
ها و فعالیت‌های مردمی در طول حیات انقلاب اسلامی، بسیاری از ارزشها و شاخص‌ها را همزمان در برداشته‌اند و منظومه‌ای از ارزشهای دینی- انقلابی بوده‌اند.حرکتهای جهادی، تمامی آرمانها و ارزشهای انقلابی مورد اشاره را در بردارند و بدین سبب از بومیترین و هم‌سنخ‌ترین جریانهای اجتماعی با فرهنگ انقلاب اسلامی هستند. علاوه بر این، اشارات مستقیم و بلاواسطه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب به این حرکتها، هویتی مستقل به حرکتهای جهادی می‌دهد و ارزشی دو چندان به این جریان می‌بخشد.

»
این جوانان جهادگرند که بذر انقلاب را در دل هر روستایی می‌کارند و با آبادانی مناطق محروم است که هر روستایی و شهری محروم، سربازی می‌شود پاسدار انقلاب اصیل اسلامی خویش، ... باید اعتراف کرد که اینان بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامی خود داده‌اند و با تعهد به اسلام و ایمان به خدای تعالی، در این راه بهترین نمونه و الگویی برای همة جوانان مسلمان و متعهد اسلامی گردیده‌اند«
عمومیت بخشیدن به حرکت
های جهادی و تأکید حضرت امام (ره) بر اینکه جهاد سازندگی باید به عنوان یک وظیفه عمومی مطرح شود، حاکی از آن است که حضرت امام در صدد تبدیل این جریان به یک فرهنگ فراگیر در بین ملّت بوده‌اند.

تداوم حیات یک فرهنگ، وابسته به میزان نفوذ آن فرهنگ در میان مردم و پای‌بندی امت‌ها و ملت‌ها به آن فرهنگ می‌باشد. تنها راه تداوم و استمرار حیات انقلاب اسلامی و فرهنگ آن، توجه به قشر محروم جامعه است و نه تنها توجه به این قشر، که چشیدن طعم دردهای آنها نیز شرطی لازم برای حفظ فرهنگ انقلاب اسلامی است.
حرکت
های جهادی، بستری برای مواجهه مستقیم با مشکلات و دردهای قشر محروم جامعه است و بدین ترتیب، ضامن بقا و تداوم فرهنگ انقلاب خواهد بود.
 



نویسنده : میهمان » ساعت 6:49 عصر روز دوشنبه 88 بهمن 19


دیدار جمعی از جهادگران با خانواده شهدا

Item Thumbnail
فاتحه خوان است خلق سوی سرایش که هست
خـاک شهیـدان عشــق کهـگل دیــوار تـو

سازندگی-گروه مسجد چاخو-کار در ارتفاع بالا

Item Thumbnail
در میان ما و تو حایل نباشد بحر و کوه
رهروان را کی بود اندیشه از بالا و پست

فرهنگی-روستا چاخو-عکس یادگاری با بچه‌های روستا

Item Thumbnail

 

سازندگی-گروه کارگاه قالی بافی

Item Thumbnail
شوق روزی که به گرد تو مرا می گرداند
آسمـان صـورت دیـوار گرانـجانی بـود

سازندگی- عکس تکی - با فرغون(1)

Item Thumbnail
: عجب غلطی کردیم اومدیم جهادی! حالا چه جور ببرمش؟!

سازندگی- عکس تکی -بیل و ملات(1)

Item Thumbnail
گفت داوود با خدای به راز
کی مبرا ز افتقار و نیاز
چیست حکمت در آفرینش ملات؟

سازندگی-عکس تکی-با فرغون(2)

Item Thumbnail
یا رب در خلق تکیه گاهم نکنی
محتاج بیل و ملاتم نکنی

سازندگی-عکس تکی-با فرغون(3)

Item Thumbnail
غفلت من از شتاب زندگی خواهد فزود
بیشتر در گوشه محراب خوابم می برد

سازندگی-شرایط سخت!

Item Thumbnail

 

سازندگی-دیوار فاصله

Item Thumbnail
دیوار و درت در دل من خانه گرفتند
هرچند که در دل در و دیوار نگنجد

سازندگی-ملات در انتظار

Item Thumbnail
به هر کجا نظر می‌کنم ز غایت شوق
خیال روی ملات ایستاده در نظر است

میان مسافرت-عکس جمعی- سر به سر!

Item Thumbnail
تا سر زلف پریشان تو در جمع آمد
هیچ مجموع ندانم که پریشان تو نیست

فرهنگی-مسابقه نقاشی-موضوع: بهشت

Item Thumbnail
دوزخ شرری ز آتش سینه ماست
جنت اثری زین دل گنجینه ماست

فرهنگی-دیوار نویسی-لپ‌تاب+ویدئو پروژکشن+خطاط=جز برای خدا کاری نکن!

Item Thumbnail
کف نیاز به درگاه بی نیاز برآر
که کردار مرد خدا جز خدای خوانی نیست

عکس آخر-غروب خورشید جهادی پنجم

Item Thumbnail

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن

جهادی طلوعی است که غروب ندارد!
جهادی ششم در راه است!
آماده‌ای برادر؟!



نویسنده : مهاجر » ساعت 11:0 عصر روز شنبه 88 بهمن 10


عکس یادگاری...
به شهر بازگشتیم. جهادی پنجم هم تمام شد. با همه سختی ها و خوشی هایش، با همه تلخی ها و شیرینی هایش، با جهادی آمدگانش و ماندگانش، با جهادی روندگانش و جهادگرانش و همه چیزهای دیگرش. همه آنچه جهادی ها دارند و جهادی پنجم داشت و همه آنچه جهادی پنجم داشت و دیگر جهادی ها ندارند.
ساکنان شهرها به شلوغی شهرها عادت می کنند. ساکنان ساحل دیگر صدای دریا را نمی شنوند. ما جهادی می رویم تا به بسیاری از چیزها عادت نکنیم. خدا کند نیاید آن روزی که به جهادی عادت کرده باشیم.



نویسنده : مهاجر » ساعت 11:57 صبح روز شنبه 88 مرداد 17


 

شماره حساب کمک به مسافرت:

(10631578/64) حساب جام نزد بانک ملت شعبه حدیث-فاز 3 اکباتان به نام مؤسسه سفیر مهاجر
کمک فوق صرفاً در جهت انجام فعالیت در منطقه(عمرانی،فرهنگی و علمی) هزینه خواهد شد.
شماره تماس جهت کسب اطلاعات بیشتر:
09124715626

 



نویسنده : معاون اداری-مالی » ساعت 11:43 عصر روز سه شنبه 87 تیر 11