سلام.

ايده اين وبلاگهاي زنجيره اي جهادي فوق العاده است.

ان شاالله با ذکر منبع از اين مطلب استفاده خواهيم کرد.

ياعلي

اي ول به شما روي همه دانشجو هارو سفيد كردين

http://autandishe.com/main/2008/02/post_26.html

همه نظرات قابل مشاهده اند.

مطلب بالا در نشريه اي متعلق به كانون انديشه دانشگاه امير كبير در اين دانشگاه منتشر شده است، دو نظر زير جالب توجه است؛ درج اين مقاه به خاطر برخي از مسائل است كه بعدا در وبلاگ به آن پرداخته شده است همه نظرات در اينجا(+) قابل مشاهده‏اند.

-----------------------------------------------------------------
دو نظر:
1.

محمد معصومي منفرد:

آقاي پور فرد و تمامي دانشجويان.
من سرپرست مسافرت جهادي دانشگاه صنعتي اميرکبيرم. اصولا به اين جهت تا کنون جوابي به شما از طرف اين جمع داده نشده که مقالات احساسي از اين قبيل اصولا از جانب ما فاقد هر گونه ارزش و فکر مي باشد و در واقع اين مقاله ، يک مقاله احساسي و تشنج برانگيز است. -به سبک دوستان انجمن سابق که ما مدتها با اين تفکرات سر و کله زده ايم.)
در هر حال با فشاري که از طرف مجمع مسافرت جهادي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميرکبير به اين جانب در خصوص برخورد مناسب با احوالات شما شده فعلا لازم مي دانم چند نکته ايي را خدمت شما و ديگر دوستان متذکر شوم تا در زمان مناسب آنچه مجمع مسافرت جهادي و مسئولين مربوطه در رابطه با شما تصميم مي گيرند به اجرا در بيايد!
1- فرداي منتشر شدن اين نشريه کذا مسئولين کانون انديشه دانشگاه صنعتي اميرکبير و سردبير و مدير مسئول آن براي عذرخواهي و ايراد پشيماني در خصوص مقاله ي کذا پيش بنده آمدند و از بنده خواستار شدند تا از طرف اين تشکل از مجمع عذر خواهي کنم با اين استدلال که تا حدودي آگاهي از درج چنين مقاله ايي در نشريه مذبور نداشته اند. بنده عذر خواهي ايشان را به حضور جمع شرکت کننده (مجمع عمومي) رسانيدم. ولي مجمع عمومي دانشجويان و مسئولين دانشگاه گويا از اين امر خشنود نبودند و خواستار برخورد جدي با نويسنده اين مقاله کذب بودند. از اين رو با توجه به مشغوليت تنها توانستم انها را راضي به بررسي اين امر بعد از مسافرت جهادي نوروزي بکنم.
2- مقاله نوشته شده يک مقاله کاملا احساسي بوده و تهي از هرگونه مستندات و ادله مي باشد بطوري که در نشستي که با مسئولين فرهنگي دانشگاه ، مسئول نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه و شوراي مسافرت جهادي نوروزي در خصوص بررسي آن داشتيم همگي به اين نکته و بي ارزش بودن آن اشاره داشتند. اين مقاله صرفا به جهت مسموم ساختن جامعه دانشجويان نگاشته شده است. (مختصري از دلايل را توضيح خواهم داد) از آنجا که سوابق نويسنده در ايجاد جنجالهايي از اين قبيل در دانشگاه علم و صنعت نيز مشاهده شده است به نظر مي رسد اين مقاله نيز در راستاي ضربه زدن به اصل برگزاري مسافرت جهادي در دانشگاهها (که مقام معظم رهبري تاکيد فراوان به تشکيل و برگزاري آن دارند.)مي باشد و از اين رو فاقد هر گونه ارزش است.
3- متاسفانه هيچگونه تحقيقاتي در خصوص چگونگي برگزاري مسافرت جهادي در دانشگاه صنعتي اميرکبير،از طرف نويسنده صورت نگرفته است. مقاله بصورت مضحکي خنده دار و بدون پايه و اساس و از دم کذب است. سوالاتي که در آن مطرح شده و گفته شده مسئولين مسافرت جهادي پاسخي به آن نداده اند و يا ندارند ، خود بنده در هر جلسه عمومي ، معارفه و ... به ريز آنها پاسخ داده ام. و در تمامي گزارشات کتبي ارائه شده به دانشجويان و مسئولين دانشگاه نيز تمامي آنها طرح گرديده و پاسخ داده شده است. از اين رو به نظر مي رسد که يا نويسنده اين مقاله از جامعه دانشگاهي دانشگاه صنعتي اميرکبير کاملا بي اطلاع مي باشند و يا با قصد قبلي و به منظور تخريب اين حرکت مقدس مقاله فوق را نگاشته اند.
4- سيستم مديريت بر مسافرت جهادي در دانشگاه صنعتي اميرکبير، کاملا بصورت انتخابي از طرف دانشجويان شرکت کننده در مسافرتهاي قبلي تعيين مي شود از اين رو هيچ گروه و يا به اصطلاح نويسنده فارغ التحصيلان يک دبيرستان خاص نمي توانند در آن متمرکز شوند. به نظر مي رسد نويسنده کاملا از اين موضوع نا آگاه است از اين رو با خيالپردازي در خصوص چگونگي سيستم برگزاري مسافرت جهادي در دانشگاه صنعتي اميرکبير به نگاشتن مقاله اي جنجالي پرداخته است. هدف از اين موضوع را تنها خدا مي داند!!! چرا که اگر تنها 5 دقيقه اين شخص وارد ساختمان اداره کل فرهنگي مي شد و از يک نفر در آن ساختمان سوال مي کرد که سيستم برگزاري مسافرت جهادي در دانشگاه ما چگونه است؟ ديگر اين محملات را به هم نمي بافتند... ولي به نظر مي رسد نويسنده اين مقاله مناسب احوال خود مي ديده است که از روي ذهنيتهاي کاملا غلط و نا آشناي خود در باره مسافرت جهادي مطلب بنويسد.
5- اينجا لازم مي دانم در مورد آنچه در اين مقاله از طرف نويسنده در مورد تجربه ايشان در مسافرت جهادي دانشگاه علم و صنعت بوده نکاتي را بيان کنم:
آن مسافرت کذا به علل متعددي که بعدا مفصلا بيان خواهد شد از جمله بدترين و بي نتيجه ترين مسافرت هاي جهادي برگزار شده براي هر 3 دانشگاه مذبور بوده است (از جمله در دو حوزه آموزشي و فرهنگي) البته اين خود نمونه از تجربه و خطا و اصلاح در برگزاري مسافرت جهادي است که پس از آن هر سه گروه مذبور اصلاحات زيادي در سيستم خود به انجام رسانيدند از اين رو برخي از گروههاي فوق دلگير شده و به سمپاشي در اين خصوص پرداختند.
مطالب بيان شده در اين مقاله نشان مي دهد که نويسنده آن هيچ گونه آشنايي با اهداف برگزاري مسافرت هاي جهادي ، چگونگي برگزاري آن و ... را ندارد چه برسد به آنکه در سطح مديريتي آن هم کلان (!!!!!!) قرار گرفته باشند. مستندات اين بحث به راحتي در اختيار مسئولين مسافرت جهادي دانشگاه علم و صنعت مي باشد که دوستان مي توانند آن را دريافت کنند.
6- آنچه در اين مقاله با عنوان اهداف مسافرت جهادي در حالت کلي و در دانشگاه صنعتي اميرکبير بيان شده است بسيار دور از ذهن مي باشد. اين مطالب جزء محصولات مسافرت جهادي است نه اهداف آن.( در اين مورد بعدا مفصلا توضيح خواهم داد.) و اين مطلب بارها به گوش شرکت کنندگان در مسافرت مي رسد. بارها از طريق فيلم و عکس و مقاله و گزارش بيان مي شود. از اين رو نوشتن آن توجيه ناپذير است.
7- مطب آخر آنکه مقاله اي از طرف ستاد مسافرت جهادي آماده خواهد شد که در آن تمامي نکاتي که در بالا قول به توضيح بيشتر دادم بيان مي شود. همچنين مصاحبه ايي با اين جانب در خصوص اين مقاله صورت گرفته است که ان شاء الله به زودي در همين نشريه به چاپ خواهد رسيد. همچنين با توجه به درخواست شرکت کنندگان در مسافرت جهادي و مجمع عمومي اين مسافرت در آينده برخورد جدي و مقتضي با اين مقاله خواهد شد. گرچه بنده دليلي براي آن نمي بينم ولي اين موضوع خواسته شرکت کنندگان و دانشجويان است (157 نفر).

و من الله توفيق
محمد معصومي منفرد
سرپرست ستاد مسافرت جهادي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميرکيبر

ادامه نظر پايين:

2.محمدرضا پورفرد:

فکر کنم اگر فرد منصفي نگاهي به مجموع نظرات ارائه شده در اينجا بيندازد متوجه مي شود که چند درصد حرفها استدلالي و چند درصد احساسي و چند درصد فحش به بنده حقير است؟

به هر حال انچه مشخص است اگر اين مقاله چيز مهمي نبود و ايراد جدي اي به اردوي جهادي مفيدي(که نگاه برخي از دوستان جهادي اميرکبير نيز گويا از اين دسته است) وارد نمي کرد اينقدر دوستان به خروش نمي آمدند
قدرت مطالب ارائه شده در مقاله(در کنار برخي ضعف هايي که مي پذيرم در مقاله وجود دارد) طبيعي است که راهي براي عده اي جز شکايت از نشريه و باصطلاح بستن آن باقي نمي گذارد تا فضاي انديشه ورزي و نقد بسته شده و ديگر انتقاد جدي اي به تفکراتي از اين نوع وارد نشود
واقعا اگر اين ايرادات خيلي جدي نيستند خوب چرا دوستان خيلي راحت با قضيه برخورد نکرده و جواب منطقي اي به آن نمي دهند
دوستان مي توانند به راحتي با ارائه يک مقاله به شبهات و يا به قول خودشان تهمت ها پاسخ دهند

برخورد دوستان به نحوي است که انگار موجوديت خدا زير سوال رفته است!!(گرچه ان هم در محيط هاي علمي و در فضاي بحث علمي و در شرايط خاص اشکال ندارد و رايج است)
راستي در دانشگاه علم و صنعت يک ويژه نامه در رابطه با جهادي در نشريه خيزش وابسته به مجمع حزب الله سه سال پيش چاپ گرديد که شامل نظرات مختلف من جمله نگاه انتقادي به جهادي بود و در آن مقالاتي به مراتب انتقادي تر از مقاله بنده موجود بود و بنده حقير اين مقاله خورم را( که در علم و صنعت نيز به چاپ رسانيده ام) در پاسخ به انتقادات يکي از همين مقالات بود و بنده بر خلاف نظر نويسنده ان مقاله با کليت جهادي مخالفت نکرده و ان را حرکتي صحيح دانستم که در ان انحرافاتي وارد شده است و قابل اصلاح است

و البته انجا هرگز چنين مشکلاتي پيش نيامد و مفيدي هاي انجا مثل برخي مفيدي هاي اميرکبير نبودند(البته نه همه مفيدي ها)
انتظار داشتم در اميرکبير فضاي انديشه ورزي و ارائه نظرات بيش از اينها باز باشد ولي گويا ...