سفارش تبلیغ
صبا ویژن


درباره جهادی -


درباره مهاجر
درباره جهادی -
مدیر وبلاگ : مهاجر[197]
نویسندگان وبلاگ :
مسئول مسافرت[71]
معاون فرهنگی[2]
معاون علمی[2]
معاون اداری-مالی[2]
وحید نصیری کیا[13]
احسان آقارضایی[-2]
سعید توکلی[2]
محمد علی بیگی[0]
میهمان[6]

آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
اطلاع رسانی
جهادی 87
جهادی 88
درباره جهادی
فعالیت‏ها در جهادی
خاطرات جهادی
فقر و محرومیت
مطالب طنز
فرکانس محرمانه
وقایع
شورای هماهنگی
مؤمن جهادی
خواهران جهادی
بسیج سازندگی
فرهنگی داخلی


.::رفیق قافله::.
شورای هماهنگی گروه های جهادی
تأملاتی در باب جهادی
بنیاد فرهنگی والی
مؤسسه جهادی
بسیج سازندگی
یاوران جهادگر
جواد الائمه
مهرباران
رضوان
رازدل
آفتاب طلایی(نیک شهر)

.::همرهان::.
آنتن [35]
کتاب های سید مرتضی [177]
فلسفه و حکمت [149]
باشگاه اندیشه [137]
صالحین شیعه [62]
ماهنامه حیات [146]
ماهنامه حضور [295]
ماهنامه راه [134]
سبکبالان [102]
مجاهد [390]
ساجد [133]
نائب [355]
[آرشیو(12)]

شماره دوم نشریه هجر.آبان 88.نسخهpdf آوای مهاجر


اشتراک فصلنامه مهاجر
 
لوگوی وبلاگ
درباره جهادی -

کلیه حقوق این وب‏گاه متعلق به گروه جهادی مهاجر است
Mohajer.basij@gmail.com
 RSS 

قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینى یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرکت و بت‌پرستى است ادامه مى دهد و به یارى خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه هاى مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مى نمایند سلب خواهد کرد.
آنهایى که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلى از اداى این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگى کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید.
من به صراحت اعلام مى کنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى مى کند. و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزى کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم.
تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.
بحث مبارزه و رفاه و سرمایه ، بحث قیام و راحتطلبى ، بحث دنیاخواهى و آخرتجویى دو مقوله اى است که هرگز با هم جمع نمى شوند و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسى را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمى داریم.
ما درصدد خشکانیدن ریشه هاى فاسد صهیونیزم، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایى را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم، و نظام اسلام رسول اللّه- صلى اللّه علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود.
ملتى که مى خواهد زنده باشد و مى خواهد مستقل باشد و نوکر نباشد، وابسته نباشد و مى خواهد آزاد باشد و تحت سلطه نباشد، این ملت باید مهیا باشد براى همه چیز. اگر راحتطلبى را مى خواهد ملت، از زمان محمدرضا بهتر از همه این بود که ظهر بیایند نماز بخوانند با امام جماعتشان و امام جماعت برود سراغ کارش و شما بروید سراغ کسبتان.راحتطلبى این را اقتضا مى کرد، حالا هم باز همان رژیم بود و همان بساط بود و شما هم نانتان را مى خوردید و آبتان را مى خوردید و شمیرانتان را هم مى رفتید و کارهاى عادیتان را انجام مى دادید، لکن تکلیف هم این است؟ در مقابل خدا هم مى شود انسان عذر بى خودى بتراشد؟
جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد . ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.
با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرامشان گذارید، لحظه ای آرامتان نمی گذارند.
امام خمینی(ره)
[پیام امام خمینی پس از پذیرفتن قطعنامه]


نویسنده : مهاجر » ساعت 12:0 صبح روز پنج شنبه 86 بهمن 4


 


سید علی خامنه‏ای
من
گزارش های متعددی داشته ام از جوان هایی که در تابستان، تعطیلات دانشگاهی
یا دبیرستانی خود را در نقاط دور دست گذرانده اند و برای روستایی ها مسجد،
درمانگاه، راه، حسینیه، جاده و پل ساخته اند. عکس های این فعالیت ها را
برای من آورده اند و من آنها را دیده ام. پیغمبر طبق روایتی فرمود: «انما
سیاحة امتی الجهاد فی سبیل الله» جوانهای ما سیاحتشان را هم از این راه
تامین می کنند؛ سیاحتشان هم در ضمن کار برای مردم است؛ این ارزش دارد و
جوانی خود را قدر بدانید.
سید علی خامنه ای
 

نویسنده : مهاجر » ساعت 3:43 عصر روز شنبه 86 دی 15


عظمت و ارزش تکلیف بالاتر از آن است
که حتی به رضایت وجدان فروخته شود.

علامه محمدتقی جعفری 



نویسنده : مهاجر » ساعت 1:48 عصر روز یکشنبه 86 آذر 25


 

شاید درک محرومیت خود بزرگ‏ترین محرومیت زدایی از فکر و دل انسان باشد. انسانی که همواره در نعمت و رفاه به قدری غرق شده‏است که تمام اهداف و برنامه‏های زندگی‏اش را برای کسب رفاه بیشتر قرار می‏دهد، نمی‏تواند معنای فقر و محرومیت را بفهمد؛ چه رسد به این‏که برای برای برطرف کردن آن تلاش کند.

دانشجویان، کسانی‏که مقدرات کشور در دست آنان است و دانشگاه، که مبدأ همه تحولات است. هیچ نقطه ابهامی وجود ندارد، تا اگر قرار شود فکری و تلاشی صورت گیرد با مشکلی مواجه شود.

اگر دانشجویان درد فراموش شدن، درد فقر و محرومیت را بچشند، خود برای زدودنش جهاد می‏کنند. کار فرهنگی در اردوی جهادی، نه به عنوان هدفی بیرونی، که هدفی داخلی است. اگر نفس تو اندکی با خود خلوت کند در جایی که کسی به جز خدا امیدی نیست، این هدف محقق شده است. وقتی تو بفهمی که فراموش شدن یعنی چه، وقتی تو ببینی جایی را که دیگران نمی‏بینند و شاید نه!، می‏بینند و به حساب نمی‏آورند، دیگر فراموشت نمی‏شود.

پس مرحله اول خروج از غفلت است، غفلتی که ما را به غفلت از دیگران و یا غفلت از خود کشانده است. و از اینجا به بعد تازه کار شروع می‏شود و آغاز حرکت است.

جهادی، جنگی‏است در درونت با خودت که درست همان وقتی‏که می‏خواهی به خودت فکر کنی و یا باید به خودت فکر کنی، که کجایی، آینده‏ات چه می‏شود، زندگی را چه می‏خواهی بکنی؟، به سراغت آمده؛ که کجایند، آینده‏شان چه می‏شود؟ زندگی را چه می‏خواهند بکنند؟!

آری، درد ما درد شهر و کوچه و خانه و آجر نیست، درد ما درد ظلمی است که این مردم نشانه آنند. انقلاب، تحولی است که در سینه تو اتفاق می‏افتد و تو را به جایی می‏کشاند که سال‏های قبل بایستی انقلاب به آنجا می‏رسید. پس شتاب کن که زمان تو را نیز با خود خواهد برد!

در اردوی جهادی مهمترین قشری که برای آنها برنامه‏ریزی صورت می‏گیرد، خود دانشجویان می‏باشند. چرا که اعتقاد ما بر این است در دانشگاه و محیط دانشجویی، بیش از دیگر محیط ها نیازمند کار فرهنگی است.

اگر ما چندین مسئول داشته باشیم که در راستای محرومیت‏زدایی تلاش کنند، بهتر از این است که خود به تنهایی برای آن تلاش کنیم. لذا ایجاد دید مناسب در دانشجویان مهمترین هدف و اولویت برنامه ماست.چرا که آنان یقیناً مسئولان آینده‏اند. اما حال که فضا و شرایط فراهم است دانشجویان خودشان هم در این کار وارد می‏شوند و در این مدت کوتاه که در مناطق محروم قرار می‏گیرند، تمام همتشان را به کار می‏برند. در این میان توجه به نیازهای فرهنگی مردم بسیار اهمیت دارد. ایجاد انگیزه، ارائه راهکار، آموزش و برطرف کردن مشکلات و بیان مسائل والای اسلام از فعالیت‏های مهم می‏باشد.

علی رضا عالمی



نویسنده : مهاجر » ساعت 12:0 صبح روز شنبه 86 آذر 17


 

دانشجو رسالتش در این است که در برابر دردهای جامعه برای همیشه حساس بماند. وای به روزی که تحصیل‏کرده‏های جامعه اعم از روحانی، معلم، دانشگاهی، در شکل آموزگار، دبیر، امام جماعت، مرجع تقلید، محقق، اسلام شناس، نویسنده و تبدیل بشود به گروه بی‏درد.

شهید سید محمد بهشتی حسینی

 

 



نویسنده : مهاجر » ساعت 4:4 عصر روز سه شنبه 86 آذر 13


در سال 1384 با جمعی ار دوستان تصمیم گرفتیم که اردوی جهادی را در یکی از مناطق استان کرمان برگزار نماییم. این اردو به دلایلی برگزار نشد.  لیکن در اثنای برگزاری اهداف و انتظارات از اردوهای جهادی با جلسات مکرر تدوین شده بود که در این نوشته به آن پرداخته می شود.

به نظر می رسد اهداف زیر در اردوهای جهادی قابل پیگیری است :

 

فرهنگ سازی

روحیه جهادی روحیه ای بر آمد از متن دین است. تلاش بر این است که هر کس در هر جا با هر امکاناتی سعی کند اهداف مقدسی را پیگیری نماید. از این رو سعی در بسط و گسترش فرهنگ جهادی می تواند یکی از مهمترین ابعاد اردوهای جهادی باشد. یعنی بایستی تلاش شود تا همگان از اردوهای جهادی برای حل مشکلات شهرشان و حتی کشور الگو بگیرند. اگر همه همچون بخشی از دانشجویان بخشی از وقت خود صرف حل مشکلات دیگران (خارج تکالیف روزمره) بنمایند آنگاه خواهیم دید که چگونه سرعت حل مشکلات کشور افزایش می یابد.

در صورت گسترش فرهنگ جهادی این پدیده می تواند به عنوان بخشی از یک الگوی پیشرفت به جهانیان ارائه گردد. در این راستا لازم است برگزار کنندگان چنین اردوهای تلاش بیش از پیش را برای انعکاس فضای اردو و ثمرات آن به توده های مردم بنمایند. استفاده از تریبونهای نماز جمعه ، ائمه جماعات مساجد، برپایی کمپ هایی در سطح شهرها به منظور آشنایی مردم و برقراری ارتباط مستقیم با مردم و استفاده از رسانه های جمعی بخشی از راهکارهای این هدف است.

 

پالایش فردی

یکی از ارکان اردوهای جهادی هجرت است. جدایی از زندگی روزمره و حضور در محیطی با شرایط اولیه زندگی این بستر را فراهم می آورد تا شرکت کنندگان بیش از پیش ضعفهای فردی و تعلقات به زندگی روزمره را درک کنند. محیط اردوی جهادی بستر مساعدی برای تمرین ترک تعلق است لیکن از این بستر تنها کسانی می توانند استفاده کنند که آن را شناخته و به اهمیت آن پی برده باشند.

 

آمادگی برای مبارزه در راه آرمانهای انقلاب

امام خمینی (رحمه الله ) در پیام قطعنامه می فرمایند : تنها کسانی با ما تا آخر خط می مانند که درد فقر و محرومیت را چشیده باشند. بر این مبنا اردوی جهادی می تواند مقدمه ای باشد بر درک حقیقی مستضعفین و آماده شدن برای ظلم ستیزی. این دو مسئله دو روی یک سکه اند لیکن لازم و ملزوم هم هستند. یعنی اگر کسی بخواهد مبارز خوبی برای آرمانهای انقلاب باشد بایستی حتما ارتباط نزدیکی با محرومین داشته و خدمتگذار و یاورآنها نیز باشد. این مسئله در سراسر زندگی ائمه معصومین علیهم السلام دیده می شود.از سوی دیگر اگر چه خدمت رسانی به محرومین ذاتا ارزشی انسانی است لیکن مبارزه انقلابی با ظالم حلقه مکمل آن می باشد. از این رو اردوی مجموعه هایی که چندان اعتقادی به مبارزه با ظالم در عرصه های مختلف ندارند را نمی توان جهادی نامید و پسندیده تر آن است که آنها را خدمتگذاری بنامیم. شرط جهاد وجود دشمن است(سخنان مقام معطم رهبری) و اردوی های جهادی نقش شب های امیرالمومنین با محرومین را برای بسیجیان ایفا می نماید.

 

مطالبه گری

نتایج یک مطالبه واقعی از مسئولین می تواند به اندازه چندین اردوی جهادی کارکرد خدمت رسانی داشته باشد. فراتر از آن مطالبه گری که به عنوان یکی از مطالبات صریح مقام معظم رهبری از دانشجویان جز وظایف ما محسوب می شود و اردوهای جهادی یکی از بهترین بسترها برای تحقق آن می باشد. متاسفانه یکی از ایرادات اردوهای جهادی فعلی فقدان مطالبه گری از مسئولین است. در مطالبه گری از مسئولین باید به نکته توجه کرد که مسئولین برای رفع مشکلات مناطق محروم چه کارهایی را باید انجام می دادند و یا می توانستند انجام دهند اما در انجام آن کوتاهی کرده اند. نباید فراموش کنیم که وظیفه حل مشکلات محرومان جامعه ابتدا به ساکن بر عهده مسئولان می باشد


خدمت رسانی

آخرین و رایج ترین هدفی که در اردوهای جهادی پیگیری می شود؛ خدمت رسانی به مردم است. این خدمت رسانی شامل کارهای عمرانی ، فرهنگی،‌ مذهبی ، ورزشی و ... می باشد. گرچه وجود کار عمرانی برای تحقق مابقی اهداف اردوهای جهادی امری لازم است لیکن نباید این نکته را فراموش کرد که اثربخشی در حوزه های فرهنگی به شرط رقم زدن تعاملی اسلامی با محرومین از پتانسیل های بالقوه فضاهای دانشجویی است.

امید است با نگاهی چند بعدی و همه جانبه به اردوهای جهادی بتوانیم در جهت تحقق تک تک موارد ذکر شده تلاش نماییم


منبع: وبلاگ خودجوش



نویسنده : مهاجر » ساعت 2:19 عصر روز دوشنبه 86 مهر 2


  اردوی جهادی یک عادت شیرین که هر چند وقت یک بار اتفاق بیافتد نیست.
اردوی جهادی یک سرگرمی تازه که به سرگرمی هایمان افزوده شده باشد نیست.
اردوی جهادی لهو و لعب تازه ای در امتداد بیهودگی های زندگی نیست.

هر چند که اگر نیت درستی نداشته باشیم و همت نکنیم معترفم که اردوی جهادی پتانسیل های کافی برای تبدیل شدن به همه آن چیزهایی که نیست را دارد.
اردوی جهادی آغاز است.
سرچشمه جاری شدن است.
یک ذکر است که مجاهد بودن را در دل یادآوری می کند.

به نقل از  وبلاگ جهادی دانشجویان دانشگاه یزد



نویسنده : مهاجر » ساعت 12:11 صبح روز شنبه 86 شهریور 24


« هنگامی که عده‌ای آدم جوان (دانش‌جو یا غیر‌دانش‌جو) پس از فراهم کردن مقدمات کار، به نقطه‌ای محروم از کشور سفر می‌کنند و در مدت اقامت‌شان در آن محل در حد توان به بررسی و رفع مشکلات مردم آن منطقه می‌پردازند می‌گوییم یک «مسافرت جهادی» اتفاق افتاده‌است. این جوانان در ازای وقت و توانی که صرف انجام کار و خدمات عملی و فکری می‌کنند هزینه‌ای دریافت نمی‌دارند و بالعکس سعی می‌کنند تا حدی که در توانشان است کمک‌های نقدی و غیر نقدی مردم و سازمان‌های دولتی و خصوصی را به منطقه‌ی مورد نظر منتقل کنند.»

پاراگراف بالا علمی‌ترین و در عین حال بی‌مزه‌ترین تعریف ممکن برای «مسافرت جهادی» است. از این تعریف‌هایی که باید برای مسئولین ادارات و سازمان‌های دولتی گفت تا از وجدان درد و رفع تکلیف هم که شده، برای راه‌اندازی این حرکت کمی سرِ کیسه را شُل کنند!

و از اثرات و اهداف آن، چه برای مسئولین و چه برای کسانی‏که تجربه ‌‍«جهادی» نداشتن زیاد سخن می‏گوییم. نمی‏خواهیم به این موضوع وارد شویم که جهادی ایده‏آل چه اهداف و اثراتی باید داشته باشد و جهادی که ما برگزار می‏کنیم چه اهداف و اثراتی دارد.

به نظر من اگر همه این‏ها را فراموش کنیم و برای جهادی تنها یک اثر مطلوب نام ببریم، برای همه‏ی جهادی‏ها کافی باشد؛ و آن این است:

زنده کردن و پرداختن دوباره به اندیشه امام خمینی(ره)

آنچه که می‏رفت تا آهسته آهسته به تاریخ بپیوندد و فراموش شود، اینک دوباره فرصت یافته است تا در بین دانشجویان و بعد در جامعه مطرح شود. بهترین کانون برای مطرح کردن این اندیشه‏ها گروه‏های جهادی هستند. جنگ فقر و غنا که امام خمینی(ره) بعد از پایان جنگ شروع آن را اعلام کرده بودند پس از 16 سال به آن توجه می‏شود.

البته این بستگی به گروه‏های مختلف جهادی دارد که تا چه اندازه این فرصت را مغتنم می‏شمارند. آنچه مسلم است این نکته است که جهادی ایده‏آل را باید از اندیشه‏های امام خمینی(ره) استخراج کرد.  نتیجه ثانوی مطالعه -و عمل به- اندیشه‏های – و توصیه‏های- امام خمینی(ره) برکنار ماندن از برخی از آفاتی است که متأسفانه گریبان‏گیر برخی سفرهای جهادی شده است.

به امید اینکه پس از یررسی دقیق آنها در به کار بستن آنها تلاش کنیم.

 

 



نویسنده : مهاجر » ساعت 10:10 عصر روز شنبه 86 شهریور 17


چرا جهادی می رویم؟

چرا به جهادی آمده‏ایم؟ در جهادی به دنبال چه می‏گردیم؟ این سئوالی است که باید هر فرد حاضر در مسافرت جهادی به آن پاسخی داشته باشد. به راستی چه چیز باعث شده است که در تابستان و گرما و ... محل زندگی و خانواده خود را رها کنیم و عزم چنین سفری کنیم و به جایی برویم که از کولر گازی و هوای خنک و تلویزیون و کامپیوتر و هزار وسیله‏ای که در زندگی شهری به آنها عادت کرده‏ایم خبری نباشد؟! چه جاذبه‏ای در جهادی وجود دارد و ما در جهادی به دنبال چه می‏گردیم؟

فراغت و آسایش، استراحت و تفریح، دیدار دوستان، فرار از زندگی شهری، خدمت به محرومین و ... کدامیک؟ و در جهادی کدامیک را خواهیم یافت؟

اگر کمی تأمل کینم درمی‏یابیم در جهادی هیچ هدفی جز "کار برای خدا" اصیل نخواهد بود، و جهادی وسیله‏ای نیست که هر مسافری را به هر هدفی برساند؛ به نظر می‏رسد همه ما در این گفته اتفاق نظر داریم که ما برای فراغت و آسایش پای در این راه نگذاشته‏ایم، که اگر هدفمان این بود طریق دیگری پیش می‏گرفتیم، در این راه هر چه هست از فراغت و آسایش خبری نیست.

ما پای در این راه گذارده‏ایم که حداقل به خویش ثابت کنیم که در این زمانه که کار برای سود شخصی اندیشه قالب شده‏است می‏توان برای خدا کار کرد.

برای جهادی هزار هدف و چشم‏انداز تعریف کرده‏اند، ولی اگر جز برای خدا کار کنیم هیچ یک محقق نخواهد شد. لیکن کار برای خدا شرایط دارد، شرط اول هجرت است. و هجرت را مراحلی است، قدم اول هجرت مادی است و هجرت به تن. لیکن هجرت به تن مرحله نخست است و هجرت حقیقی را مقدمه است تا برای نفس مسافر تذکری باشد به هجرت معنوی و هجرت معنوی، هجرت از تعلقات و بیت‏النفس و رها کردن هر آنچه موجب دلبستگی انسان به دنیاست. هر زمان که هجرت معنوی رخ داد، شخص مهاجر است ولی اگر هجرت او در هجرت مادی محصور ماند در حکم مسافر است و حرکت او صرفاً یک تغییر مکان جغرافیایی در این کره خاکی بوده است.

آن زمان که اهداف خدایی شد و رنگ تعلق از نفوس رخت بست و رنگ خدایی گرفت، آنگاه به هدف خویش نائل شده‏ایم. جهادی زمینه را آماده ولی اختیار با مسافر است، که طی مسیر کمال بدون اختیار ممکن نیست. در جهادی موانع کار خدایی به کمترین حد ممکن می‏رسد، راهکار جهادی برداشتن موانع و آماده سازی شرایط است تا به ما بیاموزد می‏توان فقط برای خدا کار کرد.

در اینجا سخن از بهشت و رضای خدا نیست، اینجا سخن از لقاءا... است. بر اثر کار فیزیکی، و خستگی جسمانی، قوای شیطانی تحلیل رفته و شرایط از هر جهت مهیاست.

شاید این یک ایده‏آل یا آرمان باشد که همه اهداف خدایی شود ولی در جهادی نزدیک شدن به آن سخت نیست. در اینجا می‏توان لذت زدگی در یک جامعه توحیدی را چشید. آنگاه که نیت‏ها خدایی شد و بر کوچک‏ترین رفتار ما سایه افکند و انگیزه ما از فعالیت‏هایمان الهی شد، نه تنها ظاهر و صورت اعمال ما تغییر می‏کند، بلکه نتایج نیز تغییر خواهد کرد و نصرت الهی شامل حال ما خواهد شد.



نویسنده : مهاجر » ساعت 5:0 عصر روز دوشنبه 86 شهریور 5


ببین بابا جان تو فکر می کنی جهادی "هدف"است یا "وسیله" به خودت مربوطه ولی چیزی که مهمه اینه که تو دیگه اومدی جهادی.

می دونی یعنی چی؟ یعنی دیگه از کولر گازی خونتون خبری نیست. از تلوزیون و فیلم‏هاش خبری نیست. از استخر محله خبری نیست. اینجا نه خواب داری نه خوراک.

می تونستی خونتون تا لنگ ظهر بخوابی بعد پاشی و اب پرتقالتو بخوری و صفا سیتی بندر عباس. ولی وقتی ساعت 3 صبح بلند شدی رفتی عملگی (اخه عملگی هم بلد نیستی که بچه جون) بعدش با فرقون این ور و اونور شدی ... بیل خورد تو کمرت و اجر افتاد رو سرت و کلتو کردن تو سیمان و گذاشتنت لای بتون ارمه  تازه می فهمی اینجا کجاست. اینجا آخرشه..................؟

نه عزیزم این اول اولش. وقتی چهرهای افتاب سوخته‏ی مردم روستا رو دیدی وقتی فهمیدی که این شرایط که برای تو موقتی برای اونها دائمیه. می‏فهمی که چیکار باید بکنی‏. کافیه به عاقبت هر یه دونه اجری که می چینی فکر کنی. قطره قطره جمع گردد وانگهی دیوار شود. بعدش دیوارها جمع گردد ناگهان خانه شود. بعدش یک خانواده می ره توش. اوووووه....دیدی خواستن توانستن است.

بعدها که بزرگتر شدی و رفتی منزل(زن)گرفتی و یه بچه‏ی کور وکچل خدا بهت داد می زاریش رو پاتو براش تعریف می‏کنی. اون هم کلی شنگول می شه که باباش مرته مرته ...

اره جون خودت. کی به تو زن می‏ده که حالا بچه دار بشی.

به قول علمای اهل جهادی سعی کن تو این چند روز تا می تونی متحول بشی اینقدر متحول شو که  بپوکی رو دیوار. اینقدر متحول شو تا وقتی رفتی خونتون نشناسنت.

چه جوری؟

ببین کافیه هر کاری که قبلاً نمی‏کردی الآن بکنی و هرکاری که قبلاً می‏کردی الآن نکنی. مثلا نماز شب نمی خوندی حالا بوخون(می‏خوندی حالا نخون)؛ با وضو نبودی خوب حالا باش (بودی حالا نباش)؛ اگه روزی ده وعده غذا می خوردی حالا نخور(اگر نمی خوردی بخور)اگه روزی ...

نکته دیگر در مورد جهادی اینه که بابای آدم رو در میاره ولی بعدش دوباره خودش بابای ادم رو درست و حسابی نهادینه می‏کنه. بنابراین اگر در طول جهادی بابا تون رو گم کردید نگران نباشد خودش بر می‏گرده.

مطلب دیگر در جهادی مقوله‏ی دوست یابیست، که در جهادی وارد شده است که همه باید همدیگر را دوست داشته باشند. همه باید صبح وقتی بلند شدند با دهن ناشتا با یکدیگر سلام و رو بوسی کنند تا الفت مابینشان حاصل گردد. غذایشان را با هم نصف کنند یعنی مثلاً من و شما غذایمان را نصف می‏کنیم من نصف غذای خود را دارم و نصف از خود به شما می‏دهم و نصف از شما می‏ستانم. به همین سادگی. قضا همان است لکن انس و الفت  حاصل شد.

مسعود بهرامی زاده



نویسنده : مهاجر » ساعت 7:45 عصر روز سه شنبه 86 مرداد 30

<      1   2   3   4      >