سفارش تبلیغ
صبا ویژن


درباره جهادی -


درباره مهاجر
درباره جهادی -
مدیر وبلاگ : مهاجر[197]
نویسندگان وبلاگ :
مسئول مسافرت[71]
معاون فرهنگی[2]
معاون علمی[2]
معاون اداری-مالی[2]
وحید نصیری کیا[13]
احسان آقارضایی[-2]
سعید توکلی[2]
محمد علی بیگی[0]
میهمان[6]

آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
اطلاع رسانی
جهادی 87
جهادی 88
درباره جهادی
فعالیت‏ها در جهادی
خاطرات جهادی
فقر و محرومیت
مطالب طنز
فرکانس محرمانه
وقایع
شورای هماهنگی
مؤمن جهادی
خواهران جهادی
بسیج سازندگی
فرهنگی داخلی


.::رفیق قافله::.
شورای هماهنگی گروه های جهادی
تأملاتی در باب جهادی
بنیاد فرهنگی والی
مؤسسه جهادی
بسیج سازندگی
یاوران جهادگر
جواد الائمه
مهرباران
رضوان
رازدل
آفتاب طلایی(نیک شهر)

.::همرهان::.
آنتن [35]
کتاب های سید مرتضی [177]
فلسفه و حکمت [149]
باشگاه اندیشه [137]
صالحین شیعه [62]
ماهنامه حیات [146]
ماهنامه حضور [295]
ماهنامه راه [134]
سبکبالان [102]
مجاهد [390]
ساجد [133]
نائب [355]
[آرشیو(12)]

شماره دوم نشریه هجر.آبان 88.نسخهpdf آوای مهاجر


اشتراک فصلنامه مهاجر
 
لوگوی وبلاگ
درباره جهادی -

کلیه حقوق این وب‏گاه متعلق به گروه جهادی مهاجر است
Mohajer.basij@gmail.com
 RSS 

 

 همت


برای اینکه لطف خدا و رحمت و آمرزش خدا شامل حال ما بشود، باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم، سرمایه می‏خواهد که ما از همه چیز بگذریم. باید شبانه‏روز دلمان و وجودمان و همه چیزمان با خدا باشد. اگر اخلاص داشته باشد همه چیز هست. اخلاص یعنی پاک شدن درون؛ یعنی بیرون راندن هواهای نفسانی از ذات و از قلب و از دل و از درون. پاک شدن به منزله اینکه انسان ایثار کند، اخلاص پیدا کند، متقی بشود، تقوا پیدا کند، جهاد فی سبیل الله در او رشد کند و خودش را ان‏شاءالله برای یک عملیات بزرگ آماده کند.
حاج ابراهیم همت



نویسنده : مهاجر » ساعت 6:41 عصر روز شنبه 87 اردیبهشت 28


 در ازدحام جمعیت مبتلای شهر

گم می‌شود صدای دلم لابه‌لای شهر

دیوارها بتونی و دیدارها یخی

سر رفته است حوصله‌ام در فضای شهر

اینجا کسی هوای پریدن نمی‌کند

از شدت بلندی دیوارهای شهر!

اینجا زمان به وقت زمین است و ناگزیر

خاکی شده‌است روحیه‌ی ایده‌های شهر

دیشب دوباره همدم حافظ شدم و او

می‌گفت معتبر شده گویا گدای شهر*

می‌گفت: »سنگ، لعل شود در مقام صبر«

آری شود! ولی تو بگو در کجای شهر؟

هر چند بد، ولی چه کنم؟ واقعیت است!

بی‌حاصلی‌ست حاصل دیدارهای شهر

*حافظ: در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب / یارب مباد آنکه گدا معتبر شود

احسان محمودپور



نویسنده : مهاجر » ساعت 10:59 صبح روز شنبه 87 اردیبهشت 28


هدف هجرت وجهاد


جهاد باید جهاد فى سبیل الله باشد، هجرت باید هجرت فى سبیل الله باشد، یعنى هجرت، مسافرت ظاهرى با سلوک الى الله هر دو توأم باشد؛ هجرت کننده، هم
مهاجر باشد و هم عارف سالک. هر دو را اسلام با هم مى‏خواهد.

این آیه، هر دو را با یکدیگر ذکر مى‏کند: و من یخرج من بیته مهاجرا الى الله و رسوله یعنى در آن واحد دو هجرت بکند؛ هجرت جسمى و هجرت روحى، جسمش را شهرى به شهر دیگر منتقل بشود و روحش از مرحله انانیت و منیت به مرحله اخلاص ترقى کند و بالا برود. اینچنین مهاجرى را قرآن مىگوید: فقد وقع اجره على الله (یک تعبیر خیلى عالى ست) اجر او را دیگر از خدا بخواهید؛ عهدهدار اجر او خداست. این تعبیر که عهده‏دار اجر او خداست؛ یعنى مطلب بالاتر از این حرف‏هاست که بتوانید تصور کنید اجر چنین مهاجرى چه خواهد بود.

آزادی معنوی ص 163.
 ------------------------
عدم وجود بینش صحیح و واقف نبودن به بنیان‏های نظری هر حرکتی، رهروان آن را دچار انحراف، افول انگیزه و ... خواهد کرد.

»مسافرت جهادی« هم از این دایره بیرون نیست. اگر جهادگران ندانند برای چه این همه مشقت بر خود تحمیل می‏نمایند و ندانند به کجا می روند و برای چه؟! نه تنها به اهداف مدنظر جهادی نخواهیم رسید، بلکه جهادی به کالایی تزئینی و تفریحی مانند دیگر تفریحاتمان بدل خواهد شد.

سه سخنرانی استاد شهید مطهری ذیل عنوان »هجرت و جهاد« که در کتاب »آزادی معنوی« آمده‏است، مفاهیم بسیاری عمیقی را در این‏باره را با بیانی بسیار ساده شامل می‏شود.

خواندن این سه مقاله به همه جهادگران توصیه می‏شود.

(نسخه الکترونیک کتاب آزادی معنوی+)



نویسنده : مهاجر » ساعت 10:58 صبح روز شنبه 87 اردیبهشت 28


خدمت یعنی کار کردن برای کسی یعنی کاری را برای مردم یا برای خویش یا در معنای وسیع تر برای چیزی انجام دادن.
جهاد یعنی کوشیدن به اندازه طاقت یعنی کاری را با همت زیاد و با شدت زیاد انجام دادن.
حال مسافرت جهادی ما جهاد است یا خدمت؟ یا اگر هر دو که معمولاً جواب همین است جهاد آن مهمتر است یا خدمت آن؟
این بر می گردد به معنی ضمنی آنها؛ خدمت در مسافرت جهادی یعنی کار کردن برای کسانی که ولینعمت ما هستند و هدف انجام کاریست برای بالا بردن رفاه آنان.
معنی جهاد در مسافرت جهادی کوشیدن بسیار برای پالایش ذهن و تن، برای رسیدن به رضای پروردگار و البته رسیدن به این امر با انجام کاری در راه او.
تفاوت دو مفهوم بالا آن است که یکی به دنبال هدف اجرایی بیشتر و دیگری در جستجوی هدف معنوی بیشتر است.
حال مسافرت جهادی ما کدامیک از اینهاست و اگر به هر کدام از اینها بیشتر نزدیک است چه تفاوتی در مسافرت جهادی رفتن ما حاصل می شود؟
و سؤال دیگر اینکه اگر هر دو را می توان به صورت موازی پیش برد آیا برای هر کدام حداقلی هست؟ و اینکه در صورت برابر هم قرار گرفتن اولویت با کدام است؟
به نقل از دل شدگان.



نویسنده : مهاجر » ساعت 12:41 عصر روز یکشنبه 87 اردیبهشت 15


دل به فراغت مسپار

[سید مرتضی آوینی]

آیا این همه آن مظالمى است که بر مستضعفین عالم روا داشته‏اند؟ در جهانى که دست جنایتکاران را تا اینجا باز گذاشته‏اند که هر چه مى‏خواهند بکنند و هیچ فریاد اعتراضى از هیچ جا بر نخیزد، چگونه مى‏توان حتى لحظه‏اى از مبارزه  با  کفر  و شرک و استکبار غافل شد؟ آیا مى‏توان دل به عافیت خوش داشت و چشم بر این همه ظلم فرو بست؟ و مگر این همه آن مظالمى است که بر مستضعفین عالم روا داشته‏اند؟ چگونه مى‏توان از یاد مظلومان آفریقا و آسیا و آمریکا و اقیانوسیه غافل شد؟ آنها همه مادر و پدر و فرزند و خواهر و برادر دارند و در رگ‏هاى‏شان خونى به سرخى شقایق دشت‏هاى خوزستان جارى است.

 avini

 

 

 

 

 

 

آیا این ما هستیم که باید تاوان عیش دنیاپرستان را پس بدهیم؟ ما اهل ولایت و اطاعت هستیم و دل به فرمان عشق سپرده‏ایم. هنگام جنگ اهل جنگیم و هنگام صلح اهل صبر، اما نه آنکه دل به فراغت بسپاریم و از افق خونبار آینده غافل شویم. از آسمان ندا مى‏رسد که «فاذا فرغت فانصب و الى ربک فارغب» یعنى که چون فارغ شدى دل به فراغت نسپار و آماده باش تا بار دیگر فرمان چه در رسد.

 یأس از جنود شیطان است و مؤمن هرگز دل به یأس نمى‏بازد. طغیان آب رودخانه ابتلائى است تا ایمان من و تو در کشاکش مبارزه آزموده شود، اگر نه همه ذرات جهان، از پاى تا سر مسخّر اولیاء خدا هستند. انگیزه‏هاى مادى در وجود انسان ذخائرى محدود دارند و تنها ایمان است که راه به خزائن نامحدود غیب دارد. انسان متقى هرگز به بن‏بست نمى‏رسد چرا که رزق او از طریق لایُحْتَسَب نازل مى‏شود.

 دنیا على‏الظاهر در کف شیاطین است. آنها به سرچشمه قدرت‏هاى مادى جهان دست یافته‏اند و در سایه وحشتبار تکنولوژى، حاکمیت ستمبار خود را بر جهان گسترده‏اند. اما عصر جاهلیت کنونى هم به تمامیت رسیده است و جهان آینده جهان اسلام است، اگر چه کفار و مشرکین خوش نداشته باشند. آنها مى‏کوشند که با همه آنچه در اختیار دارند ما را به بن‏بست بکشانند، اما نمى‏دانند که تقوى مفتاح‏الفرج است و پیروزى ما از طرقى لایُحْتَسَب مى‏رسد، از راه‏هایى که خداوند جز بر متقین نمى‏گشاید.



نویسنده : مهاجر » ساعت 11:29 عصر روز چهارشنبه 87 فروردین 28


[رهنمود]
یکی از چیزهای برجسته در فرهنگ
  اسلامی
-که البته مصداق های بارزی هم بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دارد-
عبارت است از فرهنگ رزمندگی و جهاد.

جهاد هم فقط جهاد در میدان جنگ نیست.

هر چیزی که
هم تلاش باشد
،
هم در مقابله‌ی با دشمن،

این جهاد است.

درست توجه بفرمایید:
بعضی ممکن است یک کاری را انجام بدهند
،
زحمت هم بکشند
،
بگویند ما داریم جهاد می کنیم.

نه.

یک شرط جهاد این است که در مقابله‌ی با دشمن باشد.

البته یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است.
این جهاد رزمی است.

یک وقت در میدان سیاست است.
این جهاد سیاسی است.

یک وقت در میدان فرهنگ است.
این جهاد فرهنگی است.

یک وقت در میدان سازندگی است.
این جهاد سازندگی است.

و البته میدان های دیگری هم هست.

شرط اول این است که تلاش در آن باشد. کوشش باشد.
و شرط دوم این که در مقابل دشمن باشد.

....

چون ما دشمن داریم و چون دشمنان ما از لحاظ نیروی مادی قوی هستند،
چون اطراف و جوانب ما را -از همه جهت- دشمن ها گرفته اند و جدا در صدد دشمنی هستند.
در دشمنی با ایران اسلامی هم شوخی نمی کنند.
چون می خواهند از هر راهی که شد
ه ضربه بزنند.

پس در ایران اسلامی هر کسی که به نحوی مقابل این دشمن
-که از اطراف
، تیرهای زهرآگین را به پیکر این انقلاب و این کشور اسلامی نشانه رفته است-
تلاشی بکند
،
جهاد فی سبیل الله کرده است.

یکی از این جهاد ها هم جهاد فکری است....

-بخش هایی از سخنرانی آقای خامنه ای در جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله.
20/3/75-



نویسنده : مهاجر » ساعت 9:0 صبح روز یکشنبه 87 فروردین 18


1. اصل جهادی:
جهادی: جهاد مبارزه با عوامل بازدارنده (از تقرب به خدا)
عوامل بازدارنده: 1. خارجی (دشمن، فقر، فساد و تبعیض)2. داخلی (نفس)
نکته
1: این مبارزه باید همیشگی باشه. همچنین جنبه های مختلف داره. برنامه زمانی متنوع (بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت) هم می خواد.
نکته
2: این مبارزه یه وظیفه است. اما شاید یکی از راه های انجام وظیفه است. همچنین انجامش به ظرفیت و توانایی ما هم بستگی داره.


2. قالب جهادی، فرهنگی داخلی:
آفت فعلی جهادی: گیرکردن تو قالب و فراموشی اصالت وظیفه
نکته 3: قالب درست قالبی منعطف است متناسب با تعریف وظایف. اصلاحش هم یه حرکت فرهنگی داخلی می خواد.
نکته
4: اگه قراره بریم جهادی و تأثیر بد بگیریم، وظیفمونه که نریم.
اگه می تونیم با برنامه ریزی صحیح اثر مثبت بذاریم، وظیفه است که بریم؛ مگه اینکه اولویت بالاتری در کار باشه.
نکته
5: شخصیت مستقل هیئت می تونه تو جهادی یه ابزار برای پررنگ کردن وظیفه در مقابل قالب های ناصحیح باشه.
- از وبلاگ جهادی86 و اون از وبلاگ آقای زرین-



نویسنده : مهاجر » ساعت 11:0 عصر روز پنج شنبه 87 فروردین 15


[| محمدرضا پورفرد - ارشد برق]

همه ما در بازه زمانی نزدیک پایانِ ترم دوم تحصیلی و پیش از تابستان شاهد ثبت نام برای اعضای طرحی به نام اردوی جهادی هستیم .
در حین ثبت نام خیمه ای در دانشگاه بر پا شده و نمایشگلاهی از عکس مناطق محروم و جملاتی از شخصیت ها در رابطه با لزوم رسیدگی به فقرا نیز در این نمایشگاه به به بازدید عموم گذاشته می شود.
اما نکته جالب همه این نوع اردوهای جهادی این است نقش برخی افراد یعنی همان مدرسه مفیدی ها در آن بسیار پررنگ بوده و به نوعی می توان این اردو را اردوی برگزار شده توسط دانشجویان مدرسه مفیدی دانست.و نکته جالبتر اینکه برخی از این افراد در طول سال در هیچ تشکل دانشجویی ای و یا احیانا نشریه و همایشی و کلا در هیچ فعالیت فوق برنامه ای شرکت نداشته ولی تقید عجیبی به شرکت هر ساله در اردوی جهادی دارند.اما جالبترین نکته این است که انبوهی از سوالات در مورد فلسفه این کار و وجود دارد که هرگز پاسخی قانع کننده و در خوری به آنان از سوی مسئولین اردوی جهادی داده نمی شود و با نفی منتقدین و قابل توصیف ندانستن فلسفه کار، از کنار این انتقاد ها به سادگی گذر می شود.

 از اردوی جهادی امام تا اردوی جهادی مفیدی


نویسنده : مهاجر » ساعت 3:35 عصر روز یکشنبه 86 اسفند 26


شماره 4و3+20 نشریه حیات(بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)) پیرامون بحث فقر و اردوهای جهادی و ...
مطلب زیر به نظرم بد نیست گرچه بهش نقد وارده؛ اینجا گذاشتم یه نیگا بندازین و نظر بدین.
ضمناً نشریه مهاجر بهار و زمستونش باهم درمیاد(ان شاء الله)...

-------------------------------------------

جایگاه تربیتی حرکت های جهادی

علی بهادری

 «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»

اگر تفسیر موسعی از عذاب الیم داشته باشیم و به این بینش رسیده باشیم که رذایل اخلاقی چون کبر و غرور و خشم و شهوت که به آن گرفتاریم نیز از جلوه های عذاب و نوعی جهنم است که گریبانگیر ما شده، آنگاه ارزش کریمه فوق، در درمان دردهای مزمن و کهنه ما آشکار می شود.

برای درمان مرضها و حرکت به سمت خدا در کنار ایمان به خدا و رسولش(ص)، جهاد با جان و مال لازم است. خدمت به خلق که به گفته حضرت امام (ره) «خدمت به خداست»، اکسیری است که مس وجود بسیاری از اهل معرفت را طلا کرده است. این است که سید علی قاضی(ره) در آخرین جمله وصیت نامه خویش در کنار زیارت سید الشهدا(ع)، خدمت به خلق را متذکر می شود و در سیره عملی او نیز، مصادیق بسیاری از خدمت به خلق را به شیوه های مختلف می بینیم.

در این که «خیر دنیا و آخرت ما، رسیدگی به حال محرومان جامعه است» شکی نیست؛ و همه می دانیم انفاق، توفیقی است که نصیب مردمان هر عصر و زمانی نمی شود. در روایت نیز آمده است که در دولت حضرت ولی عصر(عج)، مومنین آرزو می کنند فقیری بیابند تا به او کمک کنند.

حرکتهای جهادی در ادامه راهی است که پیر جماران به ما نشان دادند و فرمودند: «چه نیکوست که طبقات تمکن دار، به طور داوطلب، برای زاغه نشینان و کپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند».  در این حرکت، دانشجویان از پاره ای از لذایذ و رفاه دنیوی می گذرند و با انفاق سرمایه مالی، زمانی و جانی خود به محرومین، با خداوند معامله ای می کنند که «تنجیکم من عذاب الیم» است. این که در این تجارت، واقعا چه نصیب جهادگران می شود، ما نمی دانیم؛ چراکه اولا «انا الجاهل فی علمی و فکیف لااکون جهولا فی جهلی»

ثانیا: طرف مقابل این جهادگران، خداوند کریمی است که «یرزق من یشاء‌ بغیر حساب»

اما از این جهت که آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید؛ ذیلا به برخی از ابعاد آموزشی و تربیتی اردوهای جهادی اشاره می شود، تا شاید بتوان با شناخت آنها و تفکر و تدقیق در آنها، حداکثر استفاده را از شرکت در یک سفر جهادی داشت.

1-   اولین و مهمترین اثر این حرکت، پا گذاشتن روی نفس و منیت است؛ چرا که حرکتی است که درآن انسان، لباس های تفاخر و خودبینی را را از تن بیرون می آورد و در لباس کارگری ساده ظاهر شده، با مردمی فقیر و بی آلایش هم دم و هم نشین می شود و در کارهایی مشارکت می کند که شاید قبلا برای او انجام می دادند و او تنها دستور می داده است. تلاش برای رهایی از کبر و خود پسندی، مصداق همان جهاد اکبری است که پیامبر(ص) فرمودند.

حضرت امام (ره) نیز در کنار توصیه های مکرر در مورد محرومین که آنها را ولی نعمتان ما دانسته اند، بعد تربیتی این حرکتها را فراموش نکرده و تاکید نموده اند: «... از شما می خواهم که در ضمن جهاد سازندگی، جهاد نفس هم داشته باشید.»

برای تحقق جهاد نفس، اولا باید جهادگر در تمام مراحل سفر، با خلوص نیت عمل کند؛ یعنی کار را فقط برای خدا انجام دهد؛ چرا که ائمه اطهار توصیه کرده اند: «خلّص العمل، فان الناقد بصیر بصیر» و در حدیث قدسی آمده: «انی لا اقبل الا ما خلّص لی» حضرت امام(ره) نیز در ادامه توصیه به جهاد با نفس در کنار جهاد سازندگی می فرمایند:‌ «اگر این کاری را که انجام می دهید برای خدا خالص بشود، جهاد نفس هم تحقق پیدا کرده است.»

ثانیا: اخلاص باید بر طول سفر در همه مواقع و بر همه کارها سایه افکند؛ چرا که حضرت امیر(ع) می فرمایند: «در پیکار با نفست، تو را همین بس که همواره بر آن چیرگی جویی و پیوسته با خواهشهایش در ستیزه باشی»

ثالثا: عمل باید بدون هرگونه چشمداشتی اعم از مالی، احترامی و ... از محرومین انجام شود؛ چرا که خداوند می فرماید: «لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی»

رابعا:‌ اگر خداوند به جهادگر توفیق داد و توانست عملی خالص برای خدا و بدون هرگونه آفاتی از قبیل منت و اذیت و ریا و ... انجام دهد، در این حال نباید به عمل خود مغرور شود، که خداوند به عابدی از بنی اسرائیل که هفتاد سال عبادت کرده بود گفت: «عبادت هفتاد ساله تو برای این کفایت می کند که من شبی، درد دندانی را از تو بر طرف کنم».

با توجه به موارد فوق، به نظر می رسد سفر جهادی برای خودسازی و رهایی از امراض روحی و قرار گرفتن در صراط مستقیم، موقعیت استثنایی به وجود می آورد که باید از آن کمال استفاده را برد.

2-   این حرکت، تمرین خودسازی و جامعه سازی است. تمرین بی آلایشی و خاکی بودن است برای کسانی که در محیط زندگی خود، توان بی آلایش بودن را ندارند؛ تا شاید بتوانند مصداق روایت های متعدد ذم دنیا و زهد در آن قرار گیرد: «من زهد فی الدنیا اثبت الله الحکمه فی قلبه»

3-   ویژگی منحصر به فرد و یگانه ای که در حرکت های جهادی وجود دارد، جنبه الگودهی این حرکت ها به عنوان اعمالی غیر مادی و تکلیف محور -در مقابل اعمال دنیوی و مادی محور- می باشد که تفکرات و نیات و انگیزه های اصیل اسلامی را برای انسان زنده می کند؛ چه اینکه جهاد گران با این عمل خود، آرمانی والاتر از هدفهای  رایج غیردینی همچون اهداف اقتصادی و سیاسی را برای خود تداعی  کرده و به این سو سوق پیدا می کنند که خداوند متعال می­فرماید: «رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاه و ایتاءالزکوه ...» و حتی در نهایت، این اقدام آن‌ها می‌تواند الگویی گسترده برای جامعه، جهت بازپروری چنین تفکراتی باشد.

حرکت جهادی جوانان، ناشی از تفکر پر دغدغه و مسئولیت محور آنها می باشد و به وسیله حرکتی دسته جمعی ناشی از این تفکر، انتخاب اهداف والاتری را به عنوان آرمان اصلی انسان از کار و تلاش، برای خود میسر ساخته و به مردم نیز معرفی می کنند و روح اسلام و تفکر اسلامی را که کار را نیز همانند جهاد در راه خدا معرفی کرده است، زنده کرده و به مردم معرفی می نماید تا بدین وسیله از انحراف احتمالی خود و جامعه، که هدف اصلیش را از کار و تلاش و تولید، به سوی مسائل مادی و غیر معنوی پیش می برد، جلوگیری نموده باشند؛ همچنانکه مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند: «پایبندی به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنی بی معنی و ادعایی پوچ است.»

4-   اردوی جهادی، عمل به روایاتی است که به مجالست با فقراء توصیه کرده اند و انسان را از فواید و برکات معنوی و مادی این عمل، بهره مند می سازد؛ چراکه در این سفر، ارتباط مستقیم و بی واسطه با فقرا و محرومین صورت می گیرد. با بررسی روایات و تعالیم اسلامی، روشن می شود که صرف برقراری ارتباط با محرومین و دلجویی از آنان و رسیدگی بی واسطه و مستقیم به آنها، موضوعیت دارد. ائمه اطهار (ع) نیز با وجود توانایی بر کمک به فقرا از طرق مختلف، خود شخصا اقدام به کمک رسانی به آنها می نمودند. مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرمایند: « به این نقاط محروم بروید و با مردم به طور رو در رو تماس بگیرید و در جریان کارهایشان قرار بگیرید. خود این سفرهایی که انجام می شود به خصوص به نقاط دوردست و محروم- خیلی با ارزش و بابرکت است».

5-   تقویت توانایی مسوولیت پذیری را می‌توان از دیگر هدایای این طرح برای شرکت کنندگان دانست. جهادگران می آموزند مسوولیت انجام کار خاصی را بر عهده گرفته و این وظیفه را علی رغم سختی آن، به نحو احسن به اتمام برسانند. مربیان آموزشی و فرهنگی به علت حساسیت کار و عهده دار بودن تربیت اخلاقی و علمی افراد، باید به این امر توجه ویژه ای داشته و خود را برای مسوولیت پذیری در عرصه های دیگر آماده سازند.

6-   از آنجا که جهادگر به عنوان دانشجو و تحصیلکرده در بین محرومین ظاهر می شود، مردم به اوتوجه خاصی داشته و به دید الگو می نگرند. مشهود و محسوس بودن این امر برای جهادگر، باعث می شود وی در طول اردو، نظارت و کنترل بیشتری بر اعمال و رفتار خود داشته باشد. این توفیق اجباری در محاسبه نفس، باعث می شود وی بتواند نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسد، مصداق روایت «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا» قرار گرفته و در راستای اصلاح جنبه های منفی و تقویت نقاط مثبت خود گام برداد.

7-      تمرین ولایت پذیری نیز، در صورت آمادگی جهادگر، می تواند از دیگر مزایای این سفر برای او باشد. چراکه سفر جهادی نیز تا حدود زیادی شبیه اردوی نظامی می‌باشد و شرکت کنندگان در اردو، موظف به اجرای تصمیمات مختلف مسوولین اردو، در مسائل گوناگون همچون تقسیم نیروها، تعیین ساعات کاری، شیوه و نوع اجرای مسوولیتها و ... بوده و در قبال آنها باید پاسخگو باشند.

8-   ایجاد نگاه متفاوت نسبت به مسوولیت ها و مقام های دنیوی نیز می تواند از دیگر فواید تربیتی این طرح باشد. برای مثال، یک مدرس در اردوهای جهاد علمی، با وجود نگاهی که به علت اهمیت شغل معلمی در مناطق محروم نسبت به دبیران وجود دارد، مسوولیت تدریس را نه به عنوان مقام و شان علمی، بلکه با نگاه  یک وظیفه و تکلیف شرعی می پذیرد و این نگرش، مانع از کوتاهی او در ایفای تعهدات او و همچنین شکل گیری خصایص منفی و نا مناسب اخلاقی ناشی از مسئولیت در او می گردد، که می تواند تمرینی مناسب جهت مسئولیت پذیری های آینده او باشد.

لازم به ذکر است مزایای تربیتی حرکتهای جهاد علمی نسبت به سایر انواع حرکتهای جهادی به طور جداگانه ارائه خواهد شد.

9-   با اندکی تامل در لوازم ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء)، می توان  شرکت در سفر جهادی را نمونه بارز و واقعی انتظار فرج به شمار آورد. یک جهادگر، با سعی و تلاش خود در طول یک اردوی جهادی و به تبع آن قبل و پس از اردو، عملا تمایل خود را مبنی بر استقرار عدالت که از اهداف اصلی ادیان آسمانی و در پایان آنها حضرت حجت است، ابراز می دارد و نشان می دهد حاضر است از همه توان خود در این راستا مدد گیرد. وی عملا در حد توان خود اقدام به آماده سازی شرایط مناسب جهت ظهور نموده است که این جنبه نیز چه از نظر آماده سازی درونی، جهت پذیرش امام معصوم(ع) و چه از جهت بیرونی و فراهم آوردن شرایط ظهور در سطح اجتماع، می تواند برکات فراوانی به همراه داشته باشد که «افضل الاعمال انتظار الفرج»

مقام معظم رهبری دراین رابطه می فرماید: «نزدیک شدن ما به امام زمان(عج)، یک نزدیک شدن معنوی است، یعنی شما درهر زمانی که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات اللَّه علیه - ظهور خواهد کرد.»

در پایان باید به این مسئله اشاره کرد که با توجه به روح و ماهیت حرکت جهادی  و امر جهاد، در صورتی که نیت انسان از شرکت در چنین فعالیت هایی الهی و مطابق با اهداف والای اسلامی باشد، از مصادیق آیه شریفه «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» قرار خواهد گرفت و بدین وسیله مضاف بر تقویت و افزایش تاثیرات ناشی از فعالیت هاو خدمات او، خود نیز به سوی سیر رشد کمال رهنمون خواهد شد.

توجه داشته باشیم که این دوره، تنها شروع راه خواهد بود...




نویسنده : مهاجر » ساعت 4:0 عصر روز پنج شنبه 86 اسفند 23


1. 58
جهاد سازندگی و حرکت‏های مردمی.
2. 61
اولین حرکت‏های جهادی در دبیرستان‏هایی امثال مفید،
باظاهری مشابه ولی ماهیتی متفاوت.

3. 79
ادغام جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی و تولد جهاد کشاورزی.
4. 83
گسترش فعالیت‏های جهادی در دانشگاه‏ها.
ولی نعمتان(امام صادق)
بی بال پریدن(علم و صنعت)
جواد الائمه (دانشگاه یزد)
...
85.5
مهاجر(دانشگاه سمنان)
ستاد جهادی دانشگاه امیر کبیر
تربیت دبیر شهید رجائی
تهران
الزهراء
...
6. 86
وارث (دانشکده فنی دانشگاه تهران)
شریف
علامه
...
7. باز هم 86

افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر اممن اسس بنیانه علی شفا جرف هار..
گروه جهادی رضوان.
سال‏ها می‏گذرد و جهادی دوران کودکی خود را سپری می‏کند. در دانشگاه‏ها متولد می شود و عده زیادی جذب این حرکت می‏شوند.
 شاید زمان آن رسیده باشد تا پرسش‏هایی درباره جهادی مطرح شود که تا کنون مجال آن نبوده‏است. فارغ از آن‏که  چه تعداد از گروه های جهادی که در این دهه  شروع به فعالیت نموده‏اند بر اساس ضرورت و مشاهده خلاء و در بستر فکری مناسب پا به این عرصه گذاشته‏اند. باید منتظر بود تا زمان عیار اصالت این گروه‏ها  را مشخص سازد. این اصالت نه اصالت شرکت کنندگان و اداره‏کنندگان این گروه‏هاست بلکه اصالت ایدئولوژی و آرمان آنهاست. نخ‏نما شدن برخی از آنها نشان از بدلی بودنشان دارد. بگذریم که سخن بسیار است.
و اما آنچه باید پاسخ گفت:
کِی باید ازجهادی خداحافظی کرد؟ آیا جهادی یک ذکر است و دائمی؟ آیا می توان جهادی رفت و جهادی نبود؟ آیا جهادی رفتن جهادی ماندن است؟ آیا جهادی، جهاد است؟
کم کم با گذر زمان جهادگرها هم ازدواج می‏کنند ولی باز هم باب جهادی برای آنها باز است. (ر.ک رضوان و امثالهم)
آیا اگر بچه دار هم بشوند باز هم باب جهادی برایشان باز است؟ ( شاید باید منتظر باشیم منتظرگذرزمان و...)
آنچه مسلم است بالاخره جهادی را پایانی است دیر یا زود.(؟!)
چه بخواهیم و چه نخواهیم -آیا پایان آن پایان جهادگر بودن است؟ جهادی که در زندگی ما منشاء اثر و تصمیم نباشد جهادی است یا رفع تکلیف است؟ فرار از عذاب وجدان است؟ تفریح است؟(و وقتی متاهل می شود شاید ماه عسل؟!)
فلسفه  و عرفان هیچ گاه کالای کوچه و بازار نبوده‏اند و هر گاه این‏گونه شده است اغلب با عدم فهم، سوء تفاهم و انحراف در مسیر مواجه شده‏اند. آیا جهادی از همین نسخ است؟ آیا ما ترویج وسیله کرده‏ایم بدون آن‏که حدود و صغور آن را معین کنیم؟ آیا فرق است بین جهاد و جهادی؟ آیا نمی‏توان جهادی نرفت و کنج عافیت اختیار نکرد؟ ویا (بیان دیگر) می‏توان جهادی رفت و دل به فراغت سپرد؟ منظور کدام است؟
درس، شغل، مسکن، همسر، فرزند، آینده و ... همه و همه و شاید هم جهادی؛ آنچه تو را مجبور به عافیت طلبی می کند. جهان امروز جهان عافیت طلبی است. اصلا قرار نبوده است در چنین جامعه‏ای کسی جهاد کند و اگر کسی جهاد کرده خلاف جریان حرکت است.

همیشه دو راه وجود دارد:
1. عافیت طلب بودن          2. جهاد گر بودن
و این دو هیچ گاه با یکدیگر جمع نمی شوند. و جهادی را هیچ منعی نیست که با عافیت طلبی جمع شود. همچنان که اسلام هیچ تضادی با لیبرالیسم ندارد. ولی اسلام امریکایی و جهادی درون تهی(یا تفریحی).

---------------------------------
پی‏نوشت:
ثبت‏نام رضوان(ظرفیت محدود- بدون محدودیت جنسیت!)



نویسنده : مهاجر » ساعت 12:0 عصر روز دوشنبه 86 بهمن 22

<      1   2   3   4      >