هجرت صوری و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صوری به سوی کعبه یا مشاهد اولیاء(ع)، و هجرت معنوی خروج از بیت النفس و منزل دنیاست الی الله و رسوله، و هجرت به سوی رسول و ولی نیز هجرت الی الله است. و تا آن زمان که نفس را تعلقی به خویش و توجهی به انّیّت است مسافر نشده، و تا بقایای انانیّت در نظر سالک و دیوارهای شهر خودی و اذان اعلام خودخواهی مختفی نشده، در حکم حاضر است نه مُهاجر.
برگرفته از کتاب آداب نماز امام خمینی(ره) ص8
هجرت صوری و هجرت معنوی
هجرت صوری و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صوری به سوی کعبه یا مشاهد اولیاء(ع)، و هجرت معنوی خروج از بیت النفس و منزل دنیاست الی الله و رسوله، و هجرت به سوی رسول و ولی نیز هجرت الی الله است. و تا آن زمان که نفس را تعلقی به خویش و توجهی به انّیّت است مسافر نشده، و تا بقایای انانیّت در نظر سالک و دیوارهای شهر خودی و اذان اعلام خودخواهی مختفی نشده، در حکم حاضر است نه مُهاجر.
برگرفته از کتاب آداب نماز امام خمینی(ره) ص8
۞
هجرت با توجه به موقعیت افراد انواع گوناگونی دارد. برخی از هجرتها و مهاجرتها به دلیل فقدان یا کمبود منابع طبیعی برای ادامه زندگی، قابل تحمل نبودن شرایط مختلف پیرامونی از جمله فرهنگ و همین طور به دلایل سیاسی صورت میگیرد.
آنچه مسلم است همه انواع هجرتها که در بالا به آنها اشاره شد، چیزی جز تغییر مکان جغرافیایی نیست و تنها جنبه مادی دارد.
آن هجرتی اصالت دارد و ارزشمند است که الی الله باشد. یعنی مقصد هجرت عندالله باشد. و شهیدان راه خدا یکی از مصادیق مهاجر واصلند - عند ربهم یرزقون- . مقام عندالله نیز شرح و توضیح دارد که ما به آن نمیپردازیم.
حال ممکن است تغییر مکانهای مادی و جغرافیایی عاملی برای توجه و تذکر انسان به هجرت معنوی و هجرت الیالله باشد. در این صورت آن هجرت مادی نیز ازرشمند و منشأ اثر خواهد شد. ولی هجرت کردن لزوماً با تغییر مکان همراه نیست. مبدأ این هجرت نیز بیت النفس است. مهاجر کسی است که خانهی نفس را ترک گفته است و قدم در راه مسیر الله گذاشته است. و این است همان هجرت مقدس.
چه بسا هجرت عدهای به سمت بیت الله، الی الله نباشد.
۞
آن گاه که مقصد الله شد و همه کارها رنگ خدایی گرفت و اهداف مادی رنگ باختند و کوچکترین حرکات برای رضای خدا انجام گرفت، آن زمان است که نصر خداوند متعال شامل حال ما شود و از آن روز، روز پیروزی ماست. دیگر مشکلات، حرکت ما را کند نخواهد نمود، با شکست، ناامید نخواهیم شد و افعال خویش را با هدف خود خواهیم سنجید و قدمی جز برای رضای خدا برنخواهیم داشت. آن گاه که مقصد و هدف الله شد حتی از خداوند نیز طلب پاداش نخواهیم نمود، زیرا هدف ما نه پاداش بلکه رسیدن به مقام قرب اوست، که با هیچ پاداشی قابل تعویض و مقایسه نیست.
۞
حال سزاوار است آنکه بار سفر و هجرت از دیار خویش برای جهاد در راه بسته است، و هدفی اینچنین بزرگ دارد، لقای خداوند را به پاداش اندک دنیوی بفروشد و خویش از لقای خداوند بینصیب کند؟!
آنان که با دنیا و لذات مادی آن انس گرفتند، انگیزه اعمال را جز در جهت بدست آوردن رفاه بیشتر نمیدانند، و اینان هیچگاه رخت جهاد در راه خدا را بر تن نخواهند نمود و هیچگاه قدمی برای رضایت او بر نخواهند داشت! که اگر همین حجابهای مادی مانع نمیشد در مییافتند که از چه تجارت بزرگی دستکشیدند و همچون چارپایان شکم خویش را پر و خالی میکنند.